عرصه سوم- روشنک آستارکی: معاون اجتماعی سازمان بهزیستی هفته گذشته، ۲ اسفندماه جاری از وجود ۱۸ خانه امن برای مراقب از زنان در معرض خشونت در سطح استانهای کشور خبر داد و گفت که شماره ۱۲۳ راهنما و هدایت کننده این افراد است. هر چند این خبر خوشی برای زنان در کشور است اما نشاندهنده گستردهتر شدن ابعاد خشونتهای خانگی و اجتماعی علیه زنان باشد. زنان در معرض خشونت با پناه بردن به دامن خیابان در چرخهای از ناهنجاری و خشونت گرفتار میشوند که ابعاد فاجعه آمیز آن نه تنها خودشان بلکه جامعه را هم دچار مخاطرات جدی میکند.
برخوردهای نادرست اجتماعی با زنان آنقدر برجسته است که حسین انواری، سرپرست کمیته امداد امام خمینی، بهمن ماه گذشته در گفتوگو با ایسنا در ارتباط با زنان سرپرست خانواده گفت: این زنان در معرض تحقیرهای گوناگون اجتماعی قرار گرفته و دچار آسیبهای متعدد میشوند. در چنین شرایطی آنان قادر به تربیت صحیح فرزندان خود نبوده و آثار این تهاجمات اجتماعی به حدی است که استعدادهای این افراد را از بین میبرد لذا مسائل و مشکلات مالی و اقتصادی آنان در الویتهای بعدی قرار میگیرد.
هر چند خشونت علیه زنان ابعاد مختلفی از خشونت خانگی تا خشونت اجتماعی و حتی دولتی را در بر میگیرد اما آنچه در این روزها در ایران بارزتر شده، گستردهتر شدن خشونتهای اجتماعی است. ابعاد گسترده این خشونت امنیت زنان در ایران را با مخاطرات جدی روبرو کرده است. مواردی چون اسیدپاشی زنجیرهای به زنان در اصفهان و زخمی کردن زنان در شهر جهرم با فرض بیحجابی توسط یک بسیجی دو نمونه از خشونتهای اجتماعی بود که در ماههای گذشته علیه زنان رخ داد.
همچنین طرحی با عنوان ارتقای امنیت اجتماعی مدتهاست از سوی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی صورت میگیرد که نه تنها امنیت را به جامعه نیاورده بلکه به بهانه برخورد با بدحجابی، خود تهدید بر امنیت زنان در کوچه و خیابان شهرهای کشور شده است.
از سوی دیگر آسیبهایی مثل آدم ربایی، قتل، تجاوز، قاچاق زنان، مزاحمتهای خیابانی، کیف زنی و زورگیری زنان به عنوان تهدیدهای اجتماعی در ایران امروز برای زنان معرفی شدهاند. در کنار این جرایم بسترهای ناامنی برای زنان شناسایی شده که روشنایی ناکافی معابر، خلوتی معابر، وجود پارکها با انبوه درخت، تنگی خیابانها و… به زنان احساس ناامنی میدهند و پایتخت را برای زنان نامطلوب میکنند. در برخی مناطق مانند اوراقچیها، پارکینگهای ماشینهای سنگین فضای مردانه به وجود آمده است و این مناطق برای زنان فضای بیدفاع شهری هستند.
خشونت علیه زنان جدی است
بحث خشونت علیه زنان همواره مورد توجه کارشناسان و فعالین حوزه زنان بوده است بطوریکه در سال ۸۳ طرح ملی خشونت علیه زنان به همت جمعی از اساتید دانشگاههای مختلف کشور انجام شد. گزارشهای این تحقیقات هنوز برای عموم مردم منتشر نشده است، اما در کتابخانه مرکز پژوهش وزارت کشور برای روزنامه نگاران، پژوهشگران و دانشجویان قابل دسترس است. آمارهای طرح ملی نشان میدهد که ۶۶ درصد زنان ایرانی، از اول زندگی مشترکشان تاکنون، حداقل یک بار مورد خشونت قرار گرفتهاند. با این حال بر اساس این تحقیق، میزان و انواع خشونت خانگی در استانهای مختلف ایران از تنوع و تفاوتهای زیاد و معناداری برخوردار است.
همچنین در تحقیقی که توسط دکتر هما زنجانیزاده در زمینه بررسی وضعیت زنان و امنیت شهری در یکی از شهرها (۱۳۸۱) انجام گرفته، نشان داده شده که بیش از نیمی از زنان این شهر هنگام رفت و آمد و فعالیت در سطح شهر احساس ناامنی بسیار شدید دارند که این احساس در زنانی که تجربه ناامنی داشتهاند، به مراتب بیشتر بوده است. به نظر این استاد دانشگاه، چارچوب زندگی در شهر در زندگی روزمره افراد بویژه زنان تاثیر میگذارد و کار آنان بیش از همه وابسته به کیفیت خدمات شهری و انتخاب در مورد حمل و نقل محیط است. این در حالیست که زنان بهعنوان طراح برنامههای شهری از تصمیمگیریها و برنامهریزیها کنار نهاده شدهاند و تمام فعالیتها برای توسعه شهر بر مدار مردان صورت گرفته است، چرا که تاکنون مقررات، اولویتها و تصمیمات سیاسی و بودجه را مردان تعیین کردهاند و این امر باعث بیتوجهی به متغیر جنسیت و برنامهریزی شهری و نیازهای زنان در محیط شهری شده است.
مسولان هم واکنش نشان میدهند
حتی مسولان دولتی نیز از حجم گسترده خشونت علیه زنان ابراز نارضایتی میکنند؛ اشرف بروجردی، معاون اجتماعی و امور شوراهای وزیر کشور دولت اصلاحات و فعال حقوق زنان روز گذشته در گفتگو با گروه دختران و زنان برنا گفت علت احساس ناایمنی دختران و زنان در جامعه ما به نوع ادبیات و گفتمانی برمی گردد که در طول 8 سال گذشته در جامعه رواج پیدا کرده است. اینکه زنان با خانه نشینی، جداسازی در محیط کار، عدم وجود مدیر در فضای سیاست و ایجاد فضای ناعادلانه در همه شئون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی وسیاسی تعریف شدند این تفکر را در میان آنان به وجود آورده است که حمایت کننده قوی ندارند.
شهیندخت مولاوردی، مشاور رییس جمهور در امور بانوان نیز در بیانیهای که به مناسبت روز منع خشونت علیه زنان منتشر کرد، نوشته بود خشونتی که علیه زنان اعمال میشود، خشونتی روزمره و اغلب خاموش است که زنان بسیاری را به خود مبتلا میکند؛ خشونتی که نه فقط با ضرب و شتم و تهدید و تحقیر که با نگاهی نابجا و کلامی نامناسب میتواند بر جان و روان زنان بنشیند و اراده و انگیزة آنان را محدود و مقهور سازد. خشونتی که اغلب نیز از سوی آشنایان و خویشاندانی که نزدیکترین کسانِ زنان هستند، بر پایه فهمی نادرست از آموزههای سنت و فرهنگ و مذهب صورت میگیرد و سایه سنگین آن از کودکی تا جوانی و سالخوردگی بر زندگی زنان سایه میافکند.
از سوی دیگر فهیمه فرهمندپور، مشاور وزیر کشور دولت یازدهم بهمن ماه گذشته از تدوین سند امنیت زنان و کودکان خبر داد. جالب اینجاست که هر چند این سند در راستای بهبود وضعیت زنان و کودکان تدیون شده اما فرهمندپور به عنوان بانویی که در سِمت معاون وزیر فعالیت میکند نگاهی جنستی به جایگاهها در خانواده دارد و معتقد است «ایجاد امنیت در خانوادهها برای زنان تا زمانی که مجرد هستند بهعهده پدر و در زمان تأهل بر دوش همسر است». این نگاه از سوی زنی در دولت نشاندهنده تفکری است که در سطح قانونگذاری کشور از سوی حاکمیت عرصه را بر زنان ایرانی تنگتر میکند. در پایان گفتنی است خشونت علیه زنان گامیست در خدمت تعمیم تسلطِ بخشی از جامعه بر بخشی دیگر که حاکمیت در طی سی و اندی سال گذشته جامعه ایران را بر پایه همین تفکر طبقهبندی کرده است.