گفتگو با سمیه فروتن، شاعر و فعال حقوق زنان افغانستانی
عرصه سوم- روشنک آستارکی: چهارشنبه گذشته، ۲۷ اسفندماه فرخنده دختر ۲۷ سال افغانستانی به اتهام آتش زدن قرآن در شهر کابل بدست مردان مورد ضرب و شتم شدید با چوب و سنگ قرار گرفت و در نهایت در مقابل چشمان مردم به آتش کشیده شد و جان باخت. تصاویر و ویدئوهایی از ضرب و شتم و سپس سوزانده شدن فرخنده در فضای مجازی منتشر شد و واکنشهای زیادی را برانگیخت.
خشونت علیه زنان در افغانستان سالهاست مورد توجه فعالان حقوق زنان بوده است. خشونتی که به نظر میرسد بیشتر جنبههای مذهبی و به جا مانده از حضور طالبان در افغانستان دارد. سالانه گزارشهای زیادی از خشونت علیه زنان افغانستانی منتشر میشود.
عرصه سوم پیرامون وضعیت زنان در افغانستان گفتگویی با سمیه فروتن، شاعر و فعال مدنی افغانستانی انجام دادهاست. سمیه فروتن سالهای کودکی را در ایران گذرانده و در نوجوانی همراه خانواده به کشور هلند مهاجرت کرده و هم اکنون در سازمانهای مردم نهاد افغانستانی فعالیت دارد.
متن کامل گفتگو با سمیه فروتن را در ادامه می خوانید:
به عنوان نخستین پرسش، چند روز پیش دختری در افغانستان به اتهام آتش زدن قرآن توسط مردان ضرب و شتم و به آتش کشیده شد. شما این رویداد را چگونه ارزیابی میکنید؟
در ماجرایی که برای فرخنده اتفاق افتاد چیزی که بیشتر از همه دردناک و ناراحت کننده است ارزش انسان است با تاکید میگویم انسان و نه تنها زن. من به عنوان یک فعال مدنی افغانستان که از زندگی و وضعیت زنان در آن کشور آگاهی دارم معتقدم این تنها و اولین خشونت علیه زنان افغانستان نبوده و نخواهد بود. اینجا نگران کنندهترین موضوع انسانیت و شرافت انسانی است که مورد حمله قرار میگیرد. جامعه جنگ دیده افغانستان امروز پس از ۳ دهه قتلها و کشتار علنی دوباره شاهد کشتنی میشود که از دل این مردم بر میخیزد. هر چند که بازتاب گسترده از انزجار مردم در جامعه مجازی دیده شده و همچنان ادامه دارد اما حقیقت این انزجار نهفته خواهد ماند.
میزان خشم بخش قابل توجهی از جامعه افغانستان به ویژه زنان نسبت به این موضوع به حدی بود که زنان پیکر فرخنده را تشیع کردند. در این زمینه چه نظری دارید؟
بله، جنازه فرخنده بر خلاف روال عادی بر دوش همجنساناش به نشانه اعتراض تشیع شد که کاری سمبلیک و شجاعانه بود و همچنین از حضور یکی از عالمان دین که طرفداری کرده بود از این جنایت ممانعت شد. در حال حاضر نگرانی که در دل همه جای گرفته آینده جامعهای است که قشری از آن در جهل و کور اندیشی شدید به سر میبرد که میتواند آینده فرهنگی سیاسی افغانستان را تحت الشعاع قرار دهد، به خصوص که در میان این گمراهشدگان تعدادی از تحصیل کردهها و دانشجویان نیز دیده میشوند.
اتفاقی که برای فرخنده افتاد را از دو بعد میتوان بررسی کرد. یکی بعد تعصبات مذهبی است و دیگری بعد زن ستیزی که کاملا در فیلمها و تصاویر مشهود بود. آیا فکر میکنید اگر به جای فرخنده یک مرد مورد این اتهام بود باز هم دچار چنین سرنوشت دردناکی میشد؟
اتفاقی که برای فرخنده افتاد نشانه تعصبات کورکورانه مردم است که در ذات خود نگرانکننده است. جامعه افغانستان یک جامعه مذهبی اعتقادی است که در سالهای اخیر دچار افراطگرایی شده. گروهی از جوانان به افراطگرایی در مذهب و گروهی از دین و مذهب فراری شدهاند و این در حالی است که هر دو در یک جامعه زندگی میکنند و خود این باعث ایجاد تفرقه و هرج و مرج میشود. خشونت علیه زنان هم متاسفانه زاییده امروز و دیروز نیست و همیشه در گوشه و کنار دیده میشد. اما اینکه آیا اگر بجای فرخنده مردی بود باز هم چنین اتفاقی میافتاد فکر میکنم که باز هم شاهد این جنایت میبودیم دلیل هم اینکه این جانیان با سوء استفاده از نام قرآن دست به این جنایات زدند پس برایشان زن و مرد فرق نمیکند و همچنین این خود نشانه از حضور داعش و افکار داعشی است که افراط گرایان از آن متاثر شدند.
از بعد مذهبی و تعصبات اسلامی وضعیت زنان در افغانستان پس از طالبان چگونه است؟
زنان پس از طالبان توانستند که بالاخره نفس راحتی بکشند. هنوز هم خوشونت و فاجعه برایشان هست اما زنان در جامعه توانستند که خوب خود را نشان بدهند و در مقابل مشکلات بجنگند.
مشکلی که زنان افغانستان دارند نداشتن اعتماد به نفس و نشناختن قدرتشان است، یکی از سازههای مهم برای موفقیت زنان افغانستان اول از همه خودشناسی است تا بتوانند به خودباوری برسند. به طور مثال امروزه دختران و زنان ما حضور فعال در رسانهها و جامعه مدنی دارند که این خود نشانه خوبی است اما مشکلات همچنان باقی است.
مهمترین مصائب زنان افغانستان در حال حاضر شامل چه مواردی است؟
یکی از مهمترین و بزرگترین مشکلاتی که زنان با آن دست و پنجه نرم میکنند متاسفانه فقر فرهنگی و اقتصادی است. در بخش فقر فرهنگی میتوان به تعصبات افراطی مذهبی اشاره کرد، افراطگرایان دینی از بیسوادی و دوری مردم از مطالعه و سواد آموزی که به دلیل چندین دهه جنگ گریبانگیرشان شده است سوء استفاده کردهاند و افکاری ناشایست و غیر دینی و انسانی را در ذهن مردم پرورندهاند که همین افکار بزرگترین دشمن زنان شده است. فقر اقتصادی هم دلیل دیگری است از مشکلاتی که گریبانگیر زنان است بسیاری از زنانی که نانآور خانواده هستند، باید وارد جامه زنستیزی شوند که برخی مانند گرگ آماده دریدنش هستند و یا زنانی که در اجتماعهای قبیلهای زندگی میکنند و در آن اجتماعها افراطیونی هستند که تحت فشار اقتصادی زن را ابزاری برای خالی کردن عقدهها و فشارهای زندگی میدانند و با لت و کوب(ضرب وشتم) و توهین و تحقیر به جان او میافتند و در نتیجه قربانی این جهالت زنان هستند.
نگاه دولت افغانستان به زنان را چگونه ارزیابی میکنید ؟
دولت کنونی افغانستان تا آنجایی که توانسته زنان را در درجات مختلف سیاسی جای داده؛ هرچند که حضورشان میتوانست پر رنگتر باشد. ضمن اینکه باز هم همین دستهای زنان برای اجرای آنچه که میخواهند، بسته است اما همین که حضورشان در سیاست و قانونگذاری نادیده گرفته نشده جای خوشبختی است. اما همچنان در دادگاههای مدنی حق زن پایمال میشود و دولتمردان نمیتوانند این روال را با قانون تغییر دهند چون سرمایهداران و سران قبیلهها با تهدید و خریدن قضات دادگاهها را تحت الشاع قرار میدهد.
نهادها و سازمانهای غیر دولتی زنان در افغانستان چگونه است؟
جامعه مدنی و ارگانهای خصوصی هم با اینکه همیشه مورد تهدید و خطر قدرتمندان هستند باز هم در پی دفاع و به حقانیت رساندن حقوق زنان هستند اما این فعالیتها در کوتاه مدت نمیتواند جوابگو باشد و نیازمند یک بازسازی بزرگ فرهنگی است.
آیا فعالان حوزه زنان افغانستانی که خارج از کشور هستند توانستهاند به بهبود شرایط زنان در افغانستان کمک کنند؟
فعالان حوزه زنان در خارج از افغانستان توانستهاند با همکاری جامه مدنی داخل کشور و ایجاد پل ارتباطی با آنها دست یاری برای تقویت حقوقی آنها باشند. برگزاری دورههای آموزشی و سفرهای دو طرفه در قالب برنامه بازدید و کارگاه و همچنین ایجاد خیریههای کمک رسانی به زنان از جمله فعالیت های ما در خارج از کشور است.
وکلام آخر؟
امروز بیشتر از هر روز افغانستان شاهد سرنگونی فرهنگی است و شدید نیازمدند همبستگی جامعه روشنفکر دارد چون بازسازی و فرار از جهالت نیاز به چشمان حقیقت بین دارد. از اینجا به نمایندگی از سازمان جوانان خراسان در هلند انزجار خود را از جنایتی که برای فرخنده رخ داده است اعلام میکنم و میخواهم تا همتباران حقیقتبین ما نیز، با ما هم صدا شوند تا فریاد آزادی خواهیمان به گوش جهانیان برسد. امروز فرخنده نمادی است از آزادیخواهی و فرار از جهالت و امیدورم که خون فرخنده روشنگر راه حقیقت خواهان باشد.