AS-logologo-fa-stickyAS-logoAS-logo
  • صفحه اصلی
  • عرصه سوم – افغانستان
    • درباره عرصه سوم
    • پادکست و چندرسانه ایی
  • مرکز بنی‌آدم
    • درباره بنی‌آدم
    • چرا بنی‌آدم؟
    • نه به تبعیض
    • مقالات بنی آدم
  • درباره ما
    • درباره عرصه سوم
    • تاریخچه
    • اهداف و چشم انداز
    • مدیران و مشاوران
    • همراهان ما
    • ارزش‌های اخلاقی
    • تماس با ما
  • انتشارات
    • گزارش‌ها
    • کتاب
    • بیانیه‌ها
  • پروژه ها
    • درصحن
    • اطلس جامعه مدنی
    • شورای نگهبان
      • پروفایل اعضای شورای نگهبان
      • پادکست
      • ویدیو
      • اینفوگرافیک
      • تایم لاین
      • هیئت نظارت
      • مجامع مشورتی
      • تفسیر قانون اساسی
      • درباره پروژه
    • کابینه دوازدهم
      • درباره «کابینه»
      • پروفایل اعضای «کابینه»
      • اینفوگرافیک «کابینه»
      • منابع «کابینه»
    • گزارش بنیادها
    • بودجه ایران
      • بودجه ۹۸
    • آموزش
      • سوفیا ۲۰۱۱
      • بروکسل ۲۰۱۳
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • اینفوگرافیک
    • پادکست
  • مقالات
    • نه به تبعیض
    • کویید۱۹
      • ایران زیر سایه کرونا
    • دیده بان جامعه مدنی
    • سمن
    • مصاحبه
    • محیط زیست
    • زنان
    • اقلیت‌ها
language
  • English
✕

نهاد‌های مدنی و مقابله با نژادپرستی

آوریل 20, 2015
مجموعه ‌ها
  • اقلیت قومی
  • اقلیت مذهبی
  • اقلیت‌ها
  • تبعیض نژادی
  • مصاحبه
  • نه به تبعیض
برچسب‌
  • اقوام
  • اقوام ایرانی‌
  • ایران
  • بلوچ
  • بلوچ‌ها‌
  • تبعیض قومی‌
  • تبعیض‌‌
  • ترک
  • تقی رحمانی
  • عرب ستیزی‌
  • عرب‌ها‌
  • عرصه سوم
  • لر
  • نفرت
  • نژادپرستی
  • نژادپرستی‌
  • نژادپرست‌
  • کردها‌
  • کینه مذهبی‌

بنی آدم: در فروردین ۱۳۹۴و پس از انتشار خبری مربوط به تعرض ماموران فرودگاه جده به دو نوجوان ایرانی، جامعه ایرانی و به دنبال آن فضای مجازی فارسی شاهد بحث‌ها و مجادلات و موضع‌گیری‌های مختلف و گاه متفاوتی بود. گروهی در مقابل سفارت عربستان تجمع کردند، گروهی خواستار لغو سفر ایرانی‌ها به مکه و مدینه شدند و عده‌ای هم در دولت به پیگیری دیپلماتیک ماجرا پرداختند.

در این میان البته بودند افراد و جریان‌هایی که در فضای احساسی ایجاد شده، تلاش می‌کردند به اعتراضات رنگ و بوی نژادی بدهند و از جملات و شعار‌های نژاد پرستانه استفاده کنند. شاید شاخص‌ترین چهره این جمع، محمدتقي رهبر امام جمعه اصفهان بود که ابتدا با عباراتی نژاد پرستانه علیه عرب‌ها به آن‌ها توهین کرد و سپس با مشاهده واکنش‌عمومی مردم به سخنانش، به دنبال تصحیح و تکذیب آن‌ها بر‌آمد.

پس از این گونه واکنش‌ها بود که جمع دیگری از ایرانیان، هم‌وطنان خود را عموما نژاد پرست و یا عرب ستیز خواندند و مدعی شدند که این گونه نگاه‌های نژاد پرستانه در بین ایرانیان رایج است و باز مجادله و مباحثه میان گروه‌های مخلتف در جامعه در رد یا تایید این ادعاها شدت گرفت.

در این میان به نظر می‌رسد با توچه به حساسیت‌های موجود در جامعه و همچنین خطاهای گاها استراتژیک مقامات حکومتی در ایران و  کشورهای همسایه، اهمیت نقش سازمان‌ها و نهادهای مدنی برای کاستن از مباحث نژادپرستانه و دور از هر گونه برخورد نژادی و قومی مذهبی در منطقه روز به روز پررنگ‌تر می‌شود.

به همین بهانه در سازمان عرصه سوم گفتگویی انجام دادیم با تقی رحمانی و نظرات او را در این زمینه جویا شدیم.

تقی رحمانی، روزنامه نگار، فعال سیاسی و مدنی و عضو شورای فعالان ملی مذهبی است که حدود یک سوم عمر خود را در زندان‌های جمهوری اسلامی به سر برده است. رحمانی در سال ۱۳۸۵ جایزه هلمن- همت را از سازمان دیده بان حقوق بشر دریافت کرده است.

متن کامل این گفتگو که در ۳۱ فروردین ۹۴ برای اولین بار در عرصه سوم منتشر شده به شرح زیر است:

00342-taghi-rahmani

مدتی است که در جامعه ایرانی بحث‌هایی درباره عرب ستیزی ایرانیان شکل گرفته و نظرات متعدد و البته متضادی هم در این باره مطرح می‌شود، شما نگاه‌تان به این موضوع چگونه است؟ 

به عقیده من عرب ستیزی در  جامعه ایران نمی‌تواند ریشه‌دار باشد، به نظر من حتی آنها که از منظر ناسیونالیستی یک نگاه «پانی» دارند و می‌خواهند ضد «پان عربیسم» برخورد کنند باید دقت کنند که نه «پان ایرانیسم» و نه «پان عربیسم» نمی‌توانند در مقابل موج مذهبی‌ای که می‌تواند کینه ایجاد کند به نام «شیعه – سنی» نقش بازی کنند و در نهایت این‌ها تبدیل خواهند شد به پلکان کش‌مکش میان شیعه و سنی، که الان نمایندگان سیاسی هم برای خودشان پیدا کرده‌اند، یعنی حکومت‌های ایران و عربستان.
 به نظر  من این نوع رفتارها بیشتر نقش یک چاشنی را دارد که می‌تواند این «تضاد‌» را که هم به ضرر مردم است هم به ضرر منطقه و هم به نظر منافع ملی مردم این منطقه است به سمت کینه‌های مذهبی ببرد.
ریشه‌های ضدیت عرب‌ها با ایران یا ایران با عرب‌ها عمدتا ریشه‌های روشنفکری دارد که لایه‌های مردمی را نمی‌تواند درنوردد!
ولی مساله کینه مذهبی می‌تواند لایه‌های مردمی را هم درنوردد و خود به خود این دعواهای شکل گرفته به نام ملیت در خدمت آن دعواهای مذهبی قرار می‌گیرند چرا که در دیدگاه‌های مذهبی اصولا دیدگاه‌های ملی به رسمیت شناخته‌ نمی‌شوند. چون پان اسلامیست‌ها، پان عربیست‌ها و پان ایرانیست‌ها را اصولا قبول ندارند. من به مساله به این شکل نگاه می‌کنم و بیشتر‌ آن‌را یک موج گذرا می‌بینم که اگر ادامه پیدا کند متاسفانه به سمت یک گرایش‌های افراطی مذهبی خواهد رفت و آب را به آسیاب آن‌ها خواهد ریخت.

فکر می‌کنید که در این میان نقش تشکل‌های جامعه مدنی برای کاستن از تنش‌ها چه می‌تواند باشد؟ 

اگر ما حتی پان ایرانیست هم باشیم، باید بدانیم که ایران که فقط فارس نیست ایران یعنی ترک و لر و عرب و بلوچ و … فارس هم هست، پس در حقیقت ما نمی‌توانیم ضدیتی با عرب‌ها داشته باشیم حتی در چهار چوب داخل ایران.
اما این که ایران به لحاظ ملی و هویتی کشوری است متفاوت است با عرب، این کاملا درست است، اما آیا می‌شود مثلا عراقی‌ها را به معنای حوزه تمدنی کاملا عرب دانست؟ به این خاطر این تفکیک‌ها مقداری دشوار است.
به نظر من فعالان جامعه مدنی چون از منظر جامعه مدنی نگاه می‌کنند و اگر نگاه ملی هم داشته باشند، باید نقش «آرام کننده» و «توضیح دهنده» داشته باشند. نباید مشکلاتی که ممکن است پیش بیاید و حتی اختلافاتی که ممکن است میان دولت‌ها پیش بیاید، ما را به کینه‌های قومی و نژادی و مذهبی درگیر کند، به خصوص برای کشوری که مثل ایران چند فرهنگی است.
اگر ما نگاه مدنی داشته باشیم می‌دانیم که بخشی از هم‌وطنان ما عرب هستند پس ما نمی‌توانیم به کینه «عرب و عجم» دامن بزنیم.
این کینه عرب و عجم ریشه تاریخی دارد و در دوران بنی امیه شکل گرفته. آن زمان یک نفرتی به عجم بوده که هر کسی بین خودشان بود و حرف او را متوجه نمی‌شدند گنگ خطاب می‌کردند یعنی عجم که یک اطلاق توهین آمیز بوده. این اطلاق البته بعدها توسط ایرانی‌ها پاسخ داده شد و ایرانی‌ها فرهنگ عرب را هم ساختند، فرهنگ تمدن اسلامی هم بر دوش ایرانی‌ها قرار گرفت چه به لحاظ  فرهنگی، چه سیاسی و چه اجتماعی.
ولی به نظر من فعلان جامعه مدنی باید مقابل این مساله بایستند و افشاگری کنند، اما باید یک نکته را رعایت کنند و با همان ادبیات پان عربیست‌ها یا پان فارس‌های افراطی به جان عرب یا فارس‌ها هم نیافتند.
این نقش مهمی است و به نظر من باید دقت کنیم که مشکل بزرگ ما الان کشمکش جنگ شیعه و سنی است و فراموش نکنیم که این نزاع پان عرب ها و پان فارس‌ها  آب به آسیاب آن جنگ مذهبی می‌ریزد و متاسفانه زمینه‌هاش هم توسط رسانه‌ها و حکومت‌ها فراهم می‌شود و افکار عمومی هم به آن‌ میدان می‌دهد.

خارج از بحث بین المللی، همان طور که اشاره کردید در داخل ایران هم با یک تنوع گسترده قومی مواجه هستیم از عرب گرفته تا لر و ترک و … گاه این برخورد‌ها در داخل کشور هم باعث بروز مشکلات و نارضایتی‌هایی میان هم‌وطنان می‌شود، برای جلوگیری از گسترش این فضاها چه باید کرد؟

به نظر من این مساله با برخورد با دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده اوج گرفت و یک مقدار به آن دامن زده شد ولی به نظر من برخی از چهره‌های حکومتی ایران سعی کردند قضیه را بیشتر توضیح بدهند چون یک مقدار از ابعاد غیر قابل کنترل قضیه را متوجه شدند.

دقت بکنید که در یک جامعه چند قومی مثل ایران، فعلان مدنی یک سری خواسته‌ها را مطرح می‌کنند؛ تدریس زبان مادری، احترام به قومیت‌ها، حتی اگر لازم است نگفتن جوک‌هایی که خطاب آن تحقیر قومیتی است و … . همه این‌ها زمینه‌هایی را فراهم می‌کند که اگر این انسجام به وجود بیاید، حتی دولت و حکومت‌هایی هم که تمایل ندارند که برخی خواسته‌های مدنی را اجرا کنند ناچار می‌شوند که به این خواسته‌ها تن بدهند، یا این که صداهایی در حکومت به وجود می‌آید که در راه نزدیکی اقوام حرکت می‌کند. مثلا امروزه آقای یونسی با توجه به اشرافی که در دوره آقای خاتمی داشته و سابقه‌اش در نظام، کسی است که می خواهد اقوام را در ایران به یک‌دیگر نزدیک کند و الان بحث تدریس به زبان مادری در سقز مطرح است یا تلویزیون‌هایی که دولت ایران در استان‌های مختلف دارند برنامه ها را به زبان محلی پخش کند، این‌ها هیچ کدام کافی نیست ولی نشان می‌دهد که فعلان مدنی یک سری خواسته‌هایی داشتند و این خواسته ها آرام آرام مثل آبی که بر سنگی فرود می‌آید، توانسته‌اند سنگ را سوراخ کنند و از آن هم عبور کنند، چرا که حکومت‌ها معمولا در مقابل خواسته‌های مردم حالت سنگ را دارند. حالا این آب عبور کرده و دارد خواسته‌هایش را ذره ذره به دست می‌آورد و در جامعه جاری می‌کند و  حتی حکومت‌ها هم به آن تن داده اند و می‌دهند.
به نظر من به این مساله باید این گونه نگاه کرد که در یک جامعه چند قومی، ضمن آرام کردن جامعه، وظیفه فعالان مدنی طرح مدام خواسته‌هایشان است و همچنین با ایجاد فضای «همه ایران سرای من است» و «همه اقوام ایران، ایرانی هستند» و تاکید بر این‌که «فرهنگ ایرانی از طریق همین خرده فرهنگ ها بزرگ و تغدیه می‌شود» و این که «فرهنگ ایرانی الزاما نه ترکی نه فارسی نه عربی است بلکه حاصل مجموعه ان هاست» راه را به سوی تقویت جامعه مدنی هموار کنند.
نکته استراتژیکی که اینجا وجود دارد این است که یک کشور چند قومیتی مثل ایران یا باید برود به سوی مدل‌هایی از یک نوع دیکتاتوری «یک فرهنگ، یک زبان بر فرهنگ‌های دیگر» یا باید برود به سمت یک سیستم طایفه‌ای عقب مانده که الان در عراق و افغانستان حاکم است و یا باید برود به سمتی که نگاه قومی- فرهنگی در ایران شکل مدنی پیدا کند نه طایفه‌ای.
با شکل گیری دولت – ملت مدرن در زمان رضا شاه ما یک سری سلطه‌های مرکز محور و عدم توجه به زبان مادری می‌بینیم. اما این‌ها را می‌توان به مرور زمان به سمت آن نگاه مدنی پیش برد؛ «زمان مادری در کنار زبان فارسی تدریس بشود»، «به فرهنگ قومیت‌ها توجه بشود» و «کل فرهنگ اقوام ایرانی فرهنگ ایران را بسازد و نمایندگی کند» تا متناسب با شرایط ما بتوانیم به سمت یک نگاه مدنی – فرهنگی – قومی برویم،  نه به سمت یک نگاه طایقه‌ای – فرهنگی-قومی. این دو مدل کاملا متفاوت است که دومی، یعنی نگاه طایفه‌ای بسیار خطر‌ناک است ولی نگاه مدنی-قومی نگاه مدرنی است که در این نگاه روابط اجتماعی-فرهنگی-قومی در قالب منافع ملی، شکل هنجار پیدا می‌کند و ما باید به این سمت برویم.

سوال آخر این‌که به نظر‌ می‌رسد در حوادث اخیر گروه‌هایی هم به دنبال شیطنت‌های سیاسی خاص خود بوده و هستند و به گونه‌ای آتش بیار معرکه شده‌اند چه در میان حکومتي‌ها و چه در میان گروه‌های مختلف مردمی، ریشه این شیطنت‌ها را در چه می‌بینید؟‌ این‌ها چه‌ اهدافی را دنبال‌ می‌کنند؟ 

اول این نکته رو در نظر بگیریم که دولت‌ها باید مراقب پدیده‌هایی که به وجود می‌آورند باشند! مثلا سیاست‌های سوریه و عربستان در سوریه، گروهی به نام داعش ایجاد کرد که دیگر کنترلش در دست هیچ کس نیست.
وقتی که حکومت‌ها به این نوع افراط‌گری‌ها دامن می‌زنند، ممکن است وقایعی رخ بدهد که اساسا دیگر  قابل کنترل نباشد. مثل پیدایش داعش، مثل پیدایش القاعده و دیگر قابل مدیریت و کنترل نباشد، چون معمولا کسانی  که این پدیده‌ها را می‌سازند فکر می‌کنند که همیشه و تا آخر می‌توانند آن‌ها را کنترل کنند، اما خوب این طور نیست، این باید تجربه‌ای بشود برای فعالان قومی و مدنی.
فعالان قومی و مدنی خواسته‌هاشان باید در چهارچوب منافع ملی و امثال هم باشد تا وارد یک جهنم نا امنی نشوند. بعضی جریان‌های سیاسی هستند که اساسا تعریف‌شان بر اساس این نگاه نیست، یعنی اولویت‌شان حفظ یکپارچگی ایران نیست، یعنی نمی‌خواهند یکپارچگی ملی را تقویت کنند.
یک نگاه خاصی دارند و آن نیروها در این اتفاقات معمولا فعال می‌شوند و از آن جا که کینه‌ورزی هم در جهان طرف‌دار دارد و معمولا کینه راحت‌تر از محبت در جهان روان می‌شود،  از آن استفاده می‌کنند.
این جا دو مساله است؛ یکی باید در حکومت‌ها حداقلی از عقلانیت وجود داشته باشد و یکی هم باید در خود جامعه مدنی این عقلانیت موجود باشد.
به نظر من در جامعه مدنی ژله‌ای ایران، شما یک عقلانیت محافظه کارانه دارید که اگر افراطی‌گری رشد کند، جامعه مدنی عقب می‌کشد و خودش را جمع و جور می‌کند. این یکی از ویژگی‌های شهری شدن جامعه ایرانی است ولی در عین حال همواره این خطر وجود دارد که  نگاه‌های تندی حاکم بشوند و با توجه به توان رسانه‌ای خودشان، کل قضیه رو منحرف کنند. این برمی‌گردد به آنهایی که در حکومت هستند و آنهایی که در جامعه مدنی فعال هستند و حتی احزاب سیاسی، که اگر حتی حکومت‌ها خواستند به این مساله دامن بزنند این‌ها به این دام نیافتند، چون این دامی است که وقتی واردش بشوید،  قربانی‌اش نیروهای معقول یعنی همان فعالان صنفی و نیرو های مدنی و سیاسی معقول خواهند بود. فراموش نکنیم  که در جریان تند افراطی برنده کسانی هستند که می‌توانند خشونت بیشتری بورزند و خصومت بیشتری ایجاد کنند  و خصومت و خشونت گسیختگی ایجاد می‌کند و این گسیختگی جامعه را چند تکه می‌کند و وقتی جامعه چند تکه شد عملا تند‌رو ها قدرت‌شان بیشتر می‌شود و عملا پیوند دادن این جامعه غیر ممکن می‌شود و در این حالت همه ضرر می‌کنند. وقتی باد نفرت و هیجان وارد سر آدم‌ها بشود به عاقبت کار فکر نمی‌کنند، ولی اگر یک مقدار ملاحظه داشته باشند فکر کردن به عاقبت کار، رفتار آن‌ها را معقولانه تر می‌کند.

اشتراک‌گذاری

پست های مرتبط

بازمانده‌هایی از کنیسه آبادان

ژانویه 12, 2021

روز و روزگار یهودیان در ایران؛ یک نگاه گذرا


بیشتر بخوانید
دسامبر 7, 2020

هیچ انسانی غیرقانونی نیست


بیشتر بخوانید
اکتبر 17, 2020

«صدای اقلیت‌ها در ایران» یا «ام ویسز» مجله‌ای اینترنتی در دفاع از آزادی عقیده


بیشتر بخوانید

حمایت از ما

کمک شما تضمین کننده ادامه فعالیت سازمان عرصه سوم است، سازمانی متشکل از نویسندگان، هنرمندان، روزنامه نگاران و محققانی که می توانند در راستای تحقق مطالبات مدنی فعالیت‌های چشم‌گیری انجام دهند. 

شبکه‌های اجتماعی

برچسب‌ها

استیضاح اعتراض اعدام انتخابات اوین ایران بودجه بودجه ۹۸ بیانیه تجمع جامعه مدنی حصر حقوق حقوق بشر حقوق شهروندی خشونت خیریه درصحن دولت رسایی رضا حاجي حسيني روحانی زنان زندان سمن سمن ها سمن‌ها شهرداری شوراها شورای شهر عرصه سوم قانون لاریجانی مجلس محمدرضا سرداری محیط زیست مدنی مطهری معلمان نرگس محمدی نعیمه دوستدار نمایندگان ویروس کرونا کارگران کتاب
تمامی حقوق متعلق به پایگاه عرصه سوم می‌باشد
language
  • English