عرصه سوم: ایجاد یک بودجه برای خودتان یا برای یک کسب و کار و یا برای هر سازمان دیگری شباهتهای زیادی دارد. البته سازمانها غالباً با مبالغ بیشتری سرو کار دارند، در این صورت روشها و قوانین مختلفی وجود دارد که برخی از سازمانها باید آن را رعایت کنند. اما زمانی که اصول اولیه ایجاد بودجه خود را در نظر میگیرید ممکن است برایتان سادهتر شود که بدانید چرا سازمانها نیاز به یک بودجه دارند و چگونه باید آن را ایجاد نمایند.
ممکن است شما تا به حال از خودتان پرسیده باشید: که چگونه میتوانید با اطمینان از منبع مالی خود براساس طرح، بودجهتان را مصرف کنید؟ بسیار خوب است که یک بودجه را طراحی کردید، اما چگونه میتوانید اطمینان حاصل نمایید که واقعاً مطابق به همین طرح عمل میکنید؟ هیچ چیزی نمیتواند مانع شما از خریدن آیفن جدید به جای پس انداز کردن برای یک سفر تابستانی شود. یا شاید ممکن است که هنرمند مورد علاقهتان طی یک سفر غیرمنتظره به شهرتان آمده باشد و شما برای دیدن نمایش آنها بلیط خریداری نمایید، طوریکه پرداخت چنین هزینههایی در برنامه بودجه تان دیده نشده بود. دوباره یادآوری میکنیم که بودجه شخصی، شباهت های زیادی با بودجه یک کسب و کار و یا سازمان دارد. آنها نیز با چنین مشکلی روبه رو هستند.
به منظور حصول اطمینان از اینکه مطابق طرح بودجه تان عمل میکنید، یا باید خودتان نظم و پشتکار زیادی داشته باشید و یا اینکه فرد دیگری برنامه بودجهتان را بررسی نماید که تا مشخص شود بر اساس آن عمل کردهاید یا خیر. گزینه اول ممکن است گمراهکننده باشد، اما این مورد به راحتی میتواند شما را از برنامهریزی تان دور سازد. شما شاید انگیزه خوبی داشته باشید اما همانطور که در بحث بالا به آن اشاره شد این مورد بسیار گمراهکننده است و میتواند شما را از برنامه بودجه تان دور نگه دارد.
بنابراین بهترین گزینه ممکن است حضور شخصی باشد که برنامه بودجه شما را نظارت و بررسی کند که آیا بودجه تان را در مسیر درستی به مصرف رساندید یا خیر. این شخص میتواند دوست شما، والدینتان و یا هر فرد دیگری که مورد اعتمادتان است، باشد. آنها تلاش میکنند تا اطمینان حاصل نمایند که شما بودجه خود را تصادفی مصرف نخواهید کرد بلکه باید به برنامهریزی تان پایبند باشید. آنها میتوانند با حسابرسی امور مالیتان مخارج و درآمدهایتان را کنترل نمایند و حتی در این زمینه اصول و معیارهایی را در نظر بگیرند.
شرکتها و سایر سازمانها نیز به حسابرسی و نظارت مالی نیاز دارند. طرح بودجه آنها باید شفاف باشد در غیر اینصورت نظارت امکانپذیر نخواهد بود. به عنوان مثال یک شرکت میتواند بودجه خود را طرح کند، عملی سازد و سپس توسط هیئت مدیره شرکت آن را بررسی نماید. هیئت مدیره ممکن است توصیههایی را ارائه نماید و در مواردی که شرکت مطابق برنامه بودجه اقدام نکند، مداخله کنند. در سایر سازمانهایی چون ایالت ها نهادهای متعددی چون پارلمان، شورای مشورتی، رسانهها و غیره وجود دارند که در امر نظارت دخیل هستند. در این زمینه دولت باید اطمینان حاصل کند که در واقع منبع مالی خود را براساس طرح بودجه پذیرفته شده مصرف مینماید. به طور مثال هنگامیکه هیچ نظارت و بررسی بر چگونگی به مصرف رساندن منابع مالی تان نباشد شما میتوانید پول یک بستنی اضافی را نیز بپردازید. این امر در مورد شرکت و دولت نیز صدق میکند. به عنوان مثال هزینههای بیش از حد میتواند منجر به ورشکستگی شرکت شود و یا دولت را به سمت فساد اداری سوق دهد.