AS-logologo-fa-stickyAS-logoAS-logo
  • صفحه اصلی
  • عرصه سوم – افغانستان
    • درباره عرصه سوم
    • پادکست و چندرسانه ایی
  • مرکز بنی‌آدم
    • درباره بنی‌آدم
    • چرا بنی‌آدم؟
    • نه به تبعیض
    • مقالات بنی آدم
  • درباره ما
    • درباره عرصه سوم
    • تاریخچه
    • اهداف و چشم انداز
    • مدیران و مشاوران
    • همراهان ما
    • ارزش‌های اخلاقی
    • تماس با ما
  • انتشارات
    • گزارش‌ها
    • کتاب
    • بیانیه‌ها
  • پروژه ها
    • درصحن
    • اطلس جامعه مدنی
    • شورای نگهبان
      • پروفایل اعضای شورای نگهبان
      • پادکست
      • ویدیو
      • اینفوگرافیک
      • تایم لاین
      • هیئت نظارت
      • مجامع مشورتی
      • تفسیر قانون اساسی
      • درباره پروژه
    • کابینه دوازدهم
      • درباره «کابینه»
      • پروفایل اعضای «کابینه»
      • اینفوگرافیک «کابینه»
      • منابع «کابینه»
    • گزارش بنیادها
    • بودجه ایران
      • بودجه ۹۸
    • آموزش
      • سوفیا ۲۰۱۱
      • بروکسل ۲۰۱۳
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • اینفوگرافیک
    • پادکست
  • مقالات
    • نه به تبعیض
    • کویید۱۹
      • ایران زیر سایه کرونا
    • دیده بان جامعه مدنی
    • سمن
    • مصاحبه
    • محیط زیست
    • زنان
    • اقلیت‌ها
language
  • English
✕

من فمینیست هستم

مارس 9, 2014
مجموعه ‌ها
  • دیده بان جامعه مدنی
  • زنان
برچسب‌
  • عرصه سوم
  • فمینیست
  • نعیمه دوستدار

نعیمه دوستدار

عرصه سوم-نعیمه دوستدار:  از دوران نوجوانی هر وقت درباره حقوق خودم حرف می‌زدم و هر وقت با تبعیض و بی‌عدالتی مخالفت می‌کردم، همیشه بودند کسانی که نچ‌نچ‌کنان سرشان را تکان می‌دادند و می‌گفتند”اوه! تو فمینیست”!» یا “فلانی عقاید فمینیستی دارد… با او بحث نکنید!”
آدم‌هایی که این حرف‌ها را می‌زدند، فقط مردها نبودند. میانشان زن هم پیدا می‌شد. حتی در دوران دبیرستان، فهمیدم تعریف خیلی‌ها از فمینیسم یک چیز خطرناک و وحشتناک است. در مدرسه‌ای که من درس می‌خواندم، (یک مدرسه اسلامی که ردپای خانواده‌های وابسته به حکومت در آن پیدا بود،) تفکری وجود داشت که فمنییسم را مقابل تعریف‌های رایج از خانواده و حفظ آن قرار می‌داد. حتی یادم هست که بعضی معلم‌ها، فمینیسم را مخالف اسلام می‌دانستند و با چسباندن صفت غربی به آن تقبیحش می‌کردند.
با این حال، من یک فمینیست بودم و چیزی نمی‌توانست قانعم کند که مخالفت با تبعیض، چیز بدی است. در همان دوران بود که نشانه‌های آشکار تبعیض را دیدم: فهمیدم مسوولان مدرسه، در حالی با خیلی از فعالیت‌های ما در مدرسه مخالفت می‌کنند که همان‌ها را برای پسرها در شعبه پسرانه مجاز می‌دانند یا بدتر از آن، خیلی از امکاناتی را که برای ‌آن‌ها در مدرسه پسرانه فراهم می‌کنند برای ما در مدرسه دخترانه اولویتی ندارد. آن‌ها سعی می‌کردند دستاوردها و موفقیت‌های پسرها را پررنگ‌تر کنند، اما برای ما مرزها و مانع‌هایی ساخته بودند که با جمله معترضه «این کار برای دخترها مناسب نیست،» خلاقیت و انرژی‌مان را می‌گرفت.
در محیط بیرون هم همین‌طور بود. من نمی‌توانستم هر ساعتی که دلم می‌خواهد از خانه خارج شوم یا هر جایی که می‌خواهم بروم، نه از این نظر که جای بدی می‌خواستم بروم یا در ساعت نامناسبی می‌خواستم از خانه خارج شوم؛ بلکه از این نظر که محیط جامعه برای بیرون رفتنم مناسب و امن نبود؛ اما یک پسر نوجوان هم‌سن و سال من، کم‌تر مانعی برای زندگی و فعالیت در بیرون خانه داشت. مخالفت کردن با چنین شرایطی، برای هرکسی که دوست داشت پیشرفت کند، خیلی طبیعی به نظر می‌رسید. اما خیلی زود برچسب «فمینیست» به من چسبید؛ خیلی زودتر از آن که من حتی معنایش را بدانم و نظریه‌هایش را بخوانم.
بعد از نوجوانی، مانع‌ها و تبعیض‌ها بیش‌تر هم شدند. خیلی زود کشف کردم که در کار و تحصیل و حضور اجتماعی، سر راهم سنگ‌های زیادی هست و رفتارهای نابرابر فراوانی احساساتم را نشانه می‌گیرد. من باز هم اعتراض کردم. نمی‌دانستم چرا پذیرش این تبعیض‌ها برای خیلی از هم‌جنسانم آسان است یا دست‌کم این همه، خشم و هیجان‌شان را بر نمی‌انگیزد. من با حرارت بحث می‌‌کردم و درباره ریشه این نابرابری‌ها سوال داشتم، اما دیگران، زن و مرد، سرشان را تکان می‌دادند و می‌گفتند: «اوه! تو یک فمینیست هستی!»
آن سال‌ها، من دیگر مفهوم فمینیسم را فهمیده بودم اما چیزی که همچنان نمی‌فهمیدم، این بود که چرا این واژه واکنش دیگران را بر می‌انگیزد و متعجب یا حتی خشمگین‌شان می‌کند؟ آن‌ها از اعتراض به نابرابری و اصرار به ایجاد شرایط برابر بیش‌تر متعجب می‌شدند تا از تبعیض و پذیرش آن. فمینیسم همچنان یک مفهوم خطرناک بود و بعضی‌ها با برچسب افراطی، آن را جنبشی ضد مرد و خشن توصیف می‌کردند و فمینیست‌ها را آدم‌هایی غیرعادی می‌دانستند که می‌خواهند خون مردها را در شیشه کنند و از آن‌ها انتقام بگیرند و از همه مهم‌تر، این تفکر بین‌شان حاکم بود که فمنیسم می‌خواهد نابرابری تازه‌ای ایجاد کند که این بار مردان در آن محکوم‌اند. رسانه‌ها و تبلیغات رسمی هم به این تفکر دامن می‌زد و فمنیسم را مثل خیلی از جنبش‌های معاصر، در زمره فعالیت‌های دشمنان کیان اجتماع و خانواده قرار می‌داد.
با گذشت زمان، هرچه من از نوجوانی احساساتی به زنی بالغ‌ تبدیل شدم، همزمان با پذیرش نقش‌های مادری و همسری و در کنار تلاش برای حضور بیش‌تر و پررنگ‌تر در مسیر زندگی‌ام در اجتماع، فشار تبعیض را بیشتر حس کردم. هر سال، در آستانه هشتم مارس، خود را سنجیده‌ام: چه باورهای غلطی را درباره جنسیتم با خود حمل می‌کنم و به چه تبعیض‌هایی دامن می‌زنم؟ برای سلامت جسم و روانم، برای امنیت روح و زندگی‌ام، با کدام باورهای نهادینه شده مردسالارانه می‌جنگم؟ این‌که همواره حس‌کرده‌ام یک فمینیستم، چقدر مصداق واقعی در زندگی‌ام پیدا کرده، آیا من شبیه مادر و مادربزرگ و مادر مادربزرگم نیستم؟
هرچه بیشتر خود را می‌کاوم بیشتر حس می‌کنم که بندهای نامرئی تبعیض، در شکل‌های پسندیده فداکاری و گذشت و مهر زنانه، در پوشش حیا و وقار و پاکی، دست و پایم را بسته‌اند و من که باورم این بوده که نوجوانی سرکش بوده‌ام، گاهی شاید به قدر زنی دورافتاده از این باورها و ساکن روستایی محروم، ستم کشیده‌ام یا ستم را به خود تحمیل کرده‌ام. با یافتن این رگه‌های پنهان، هر سال بیشتر احساس می‌کنم که یک فمینیست هستم و باید فمینیست بمانم؛ شاید به قدر چند نسل. آنقدر که رد سیلی خشونت از گونه زنان پاک شود و تجاوز و تحقیر و سوء استفاده‌ از روح و جسم زنان، پایان گیرد… آنقدر که دستمزد و حقوق و جایگاه برابر در مقابل قانون برای زنان به رسمیت شناخته شود و فرصت رشد و تحصیل از هیچ زنی دریغ نشود… تا زمانی که بغض‌های شکسته زنان تسلی پیدا کند و سهم‌شان از زندگی، بی‌نصیبی نباشد.
اما می‌دانم که فمینیست بودن من به تنهایی، مشکلی را زنان ایران و حتی جهان حل نمی‌کند. با این‌که فمینیست‌های زیادی از نوع اسلامی گرفته تا سکولار و غیرمذهبی در ایران فعالیت کرده‌اند،‌ اما هنوز هم این واژه بار معنایی خاصی بین مردم ما دارد و کمی که دقیق‌تر نگاه کنی، می‌بینی این معنا حتی میان مردم کشورهایی که خود مهد این باورها و مبارزات بوده‌اند، هنوز رایج است.
من می‌دانم که فمینیست هستم و باید باشم، اما همیشه این سوال برایم وجود داشته که چرا همه مردم دنیا، زن یا مرد، فمینیست نیستند؟ هر چقدر که تبعیض موضوع پیچیده‌ای است، مبارزه با آن موضوع ساده‌ای است: شعارها و ایده‌ال‌های فمنیسم، شعارها و ایده‌آل‌های برابری‌خواهانه‌ای است که تحقق‌شان تنها به نفع زنان نیست. مبارزه با مردسالاری، جامعه برابری می‌سازد که از نتایج برابری‌اش، همه بهره‌مند می‌شوند. به تعبیری، فمنیسم به معنای ایجاد شبکه‌ای از اندیشه‌ها و آگاهی‌ها و توانایی‌هاست که زنان را حامی قدرت و در جست‌وجوی لذت نشان می‌دهد.
هرسال، هشتم مارس، در روز جهانی زن، نوشته‌ای را بازخوانی می‌کنم که با زبان ساده، آرمان‌های فمینیسم را توضیح می‌دهد؛ این‌که در دنیای امروز، آن‌هایی که فمینیست هستند نباید درباره چرایی‌ فمینیست بودن‌شان به دیگران توضیح بدهند، بلکه دیگران باید از خود بپرسند که چرا فمینیست نیستند. این نوشته، از «دیل اسپندر»، فمینیست استرالیایی، است: «فمینیسم هرگز جنگی‌ راه نینداخته است و هرگز مخالفی را نکشته است. فمینیسم کمپ‌های کار اجباری تاسیس نکرده است، هیچ دشمنی را گرسنگی نداده است، هرگز خشونت نکرده است. مبارزه فمینیسم برای حق تحصیل بوده است، حق رای برای زنان، برای شرایط بهتر و برابر کار … فمینیسم برای خیابان‌های امنی که زنان مورد خشونت قرار نگیرند مبارزه کرده است، برای حق حمایت دولت از بچه‌ها و تاسیس مهدکودک‌های دولتی، برای خدمات اجتماعی مبارزه کرده است. فمینیسم برای تاسیس مراکز دفاع از قربانیان تجاوز، خانه‌های امن زنان و اصلاحات در قوانین مبارزه می‌کند.
اگر کسی بگوید: اوه! نه! من فمینیست نیستم. من می‌پرسم: برای چی نیستی؟ مشکلت چیست؟”

نظرات وارده لزوما دیدگاه عرصه سوم نیست.

اشتراک‌گذاری

پست های مرتبط

Image by Kamran Ashtary copyright 2025
مارس 27, 2025

سایه‌های ماندگار تروما: درک تأثیر سرکوب رژیم جمهوری اسلامی ایران بر قربانیان داخل و خارج از ایران


بیشتر بخوانید
فوریه 17, 2025

تروما جمعی به‌عنوان مانعی برای دموکراسی در ایران


بیشتر بخوانید
سپتامبر 18, 2023

سال مخالفت‌ و سرکوب در ایران: چگونه کشته شدن یک زن باعث قیام سراسری شد


بیشتر بخوانید

حمایت از ما

کمک شما تضمین کننده ادامه فعالیت سازمان عرصه سوم است، سازمانی متشکل از نویسندگان، هنرمندان، روزنامه نگاران و محققانی که می توانند در راستای تحقق مطالبات مدنی فعالیت‌های چشم‌گیری انجام دهند. 

شبکه‌های اجتماعی

برچسب‌ها

استیضاح اعتراض اعدام انتخابات اوین ایران بودجه بودجه ۹۸ بیانیه تجمع جامعه مدنی حصر حقوق حقوق بشر حقوق شهروندی خشونت خیریه درصحن دولت رسایی رضا حاجي حسيني روحانی زنان زندان سمن سمن ها سمن‌ها شهرداری شوراها شورای شهر عرصه سوم قانون لاریجانی مجلس محمدرضا سرداری محیط زیست مدنی مطهری معلمان نرگس محمدی نعیمه دوستدار نمایندگان ویروس کرونا کارگران کتاب
تمامی حقوق متعلق به پایگاه عرصه سوم می‌باشد
language
  • English