ستون انتقاد ازمشکلات روزنامه ها جایی برای حرف و دردودل های بیشمار مردم اند. مثل شهروندی که گفته: “افزایش دلار را پیگیری کن، فقط یک روز پایین آمد! به خدا زندگیام فلج شده است.” و دیگری که تقاضا کرده: “دولت فکری برای این تورم بکند به خدا کمرشکن است این همه قول دادید روند گرانی متوقف میشود ولی دریغ از عملی کردن آن.” یک نفر هم این جمله را یادآوری کرده که: “فقر سرچشمه فساد است.”
ایرانی دیگری هم در روزنامه خراسان خواهان رساندن پیامش به وزیر دولت است: “به اطلاع وزیر صنعت برسانید ما همچنان شیرهای آبکی را کیلویی ۱۳۰۰ میخریم. این هم وعده دروغین دیگر برای ارزانی لبنیات!”
کسی هم هست که معتقد است: “مردم شدهاند سنگ زیرین آسیاب دولت، دولت هم فقط قول و وعده میدهد که گوشت قرمز، مرغ، تخم مرغ، قند و شکر و آجیل برای نوروز کمبود نداریم و …!”
دانشجوها هم دل خوشی از اوضاع روز ندارند و شرایط دشوار اقتصادی فشار زیادی بر آنها میآورد و به قول یکی از آنها که به ستون حرف مردم روزنامه خراسان زنگ زده،”با این گرانی و تورم و ثابت ماندن حقوق کارمندی آیا انگیزه ای برای ما دانشجویان می ماند؟ هزینه زندگی دانشجویی هم که ماشاء ا…!” حرف یکی دیگر از آنها را هم باید شنید که میگوید:”سال ۸۷ که دانشجو شدم نان بستهای ۳۵۰ تومان بود و الان ۱۳۰۰تومان است این یارانه ناچیز جواب خوراک، درمان، بنزین و بالارفتن کرایه رفت و آمد، اجاره منزل، هزینه درمان و … را می دهد؟روی پول گرفتن از پدر را نداریم. چکار کنیم؟ التماس کمک!”
اما اینها همه مشکلات نیستند؛ حرفهای زیادی بر دل مردم سنگینی میکند که این هفته هم در ستونهای ارتباط با خوانندگان روزنامهها مطرح شده است.
ترس از بیکاری
بیکاری هم معضلی است که ساده نمیتوان از کنار آن گذشت و آنهایی هم که شغلی دارند، همیشه نگران از دست دادن آن هستند. مثل شهروندی که به روزنامه خراسان گفته:”به فریاد این نیروهای شرکتی برسید. ناامنی شغلی بیداد میکند، خیلی راحت نیرو جایگزین میکنند، ما هم انسانیم!”
شهروندی از اصفهان هم میگوید:”بعد از ده سال کار در شرکت واحد اصفهان، حدود پنج ماه است که بدون دلیل مرا اخراج کردهاند. به هر جا نیز مراجعه کردهام، کسی جوابگو نبوده است. از مسئولان ذیربط میخواهم تکلیف مرا روشن کنند.”
یک نمونه دیگر از دغدغهها در مورد اشتغال، در پیام یک شهروند این چنین مطرح شدهاست:”خراسان عزیز پیگیری کن! پس این همه استخدام دولتی سال ۹۱ که گفتند چه شد؟ چهار سال زحمت کشیدیم و خون دل خوردیم تا شدیم کارشناس! ۱۷ ماه رفتیم سربازی با ماهی ۷۰ هزار تومان زندگی متاهلی را ادامه دادیم حالا هرجا برای کار می رویم با افتخار می گویند مطابق قانون کار! اگر از اول کارگری می کردیم بهتر بود.کارگر ساده هم حقوقش مطابق قانون کار است.”
ستار بهشتی و واکنش مردم
برکناری رئیس پلیس فتا به خاطر موصوع قتل ستار بهشتی در زندان، هرچند برای برخی راضیکننده بود، اما همچنان عدهای از شهروندان معتقدند که این اقدام کافی نیست: “عزل رئیس پلیس فتای تهران بزرگ، به عنوان قرص مسکن خوب است ولی کافی نیست! آمران بزرگتر از او هم هستند که باید برکنار و مجازات شوند.”
کسی هم در مورد قتل ستار بهشتی سوالی مطرح کرده:”جناب احمدی مقدم، چرا باید بازداشتگاهی در نیروی انتظامی باشد که شما به عنوان فرمانده از آن بیخبر باشید؟!”
شهروندی هم موضوع گرانیها را به مسائل روز پیوند زده وگفته:”خدا را شکر همه مسائل از جمله گرانی، تورم و … حل شد. حالا نوبت فیلم «من مادر هستم» شده! آقایان بروند برای گرانی کمرشکن فکری بکنند!”
یک نفر دیگر هم دقیقا به همین موضوع اشاره کرده: “وقتی برخی هموطنان آذری در این سرما بی سرپناه زیر چادرند یا دارو در کشور کمیاب شده دغدغه برخی گروههای سیاسی فیلم و سینماست!”
گرانی، اعتیاد و بیماری
در شرایط سخت اقتصادی ایران،گویا عینک زدن هم یک کار لوکس به حساب میآید، چون این طور که شهروندان میگویند، برای تهیه عینک باید هزینههای سرسامآوری پرداخت: “من عینکی هستم بعد از چند سال شیشه عینک با فریم خراب شده، چند روز پیش رفتم چشم پزشکی تا شیشه عینک با فریم را عوض کنم. شیشه عینک که قبلا گرفته بودم ۱۰۰.۰۰۰ تومان الان ۵۵۰۰۰۰ تومان و فریم که ۸۵۰۰۰ تومان بود شده ۲۵۰۰۰۰ تومان به نظر شما من بازنشسته با حقوق ثابت از کجا بیاورم بیمه هم کلا ۱۱۰۰۰ تومان پرداخت می نماید.”
مینالد:”این چه بازاری است؟ هشت ماه پیش به خاطر رهن خانه از خواهر خانمم ۱۵ گرم طلا قرض کردم قیمت طلا از آن زمان تقریبا سه برابر شده است. با این گرانی و قسط ها و بیکاری و ۲ فرزندم که هر روز از مدرسه تقاضای پول می کنند چه کار کنم؟!”
شهروندی به نام ترابی از تهران در تماس با روزنامه جام جم گفته: “خرداد امسال طبق مصوبه هیات دولت، داروهای بیماران سرطانی مانند «زومتا» که برای بیماری سرطان سینه استفاده میشود در لیست بیمه قرار گرفت، ولی اکنون هیچ کدام از بیمهها این مصوبه را قبول ندارند و ما باید هر ۲۸ روز یک بار، حدود ۷۴۰ هزار تومان پول دارو و نیز ۱۲۰هزار تومان پول تزریق آن را پرداخت کنیم. از مسئولان ذیربط میخواهیم به این مسئله رسیدگی کنند.”
فرد دیگری هم به نام محمدی از خوزستان تماس گرفته و سیاست ازدیاد جمعیت دولت را با این نکته به چالش کشیده است: “حال که مسئولان در فکر ازدیاد جمعیت هستند، حداقل هزینه زایمان در بیمارستانها را کاهش دهند تا فشاری بر خانوادهها وارد نشود.”
اللهیاری از شهر اندیشه هم نکتهای را در مورد مستمریبگیران کمیته امداد مطرح کرده و میگوید: مادربزرگی ۹۰ ساله دارم که در یکی از روستاهای تفرش تحت پوشش کمیته امداد است. مستمری ایشان را دو ماهی است قطع کردهاند و کسی نیز کفیل ایشان نیست. علت این کار چیست؟
شهروند تهرانی در تماس با روزنامه اطلاعات، به موضوع تازهای در زمینه گرانی اشاره کرده:”برخی از خدمات دولتی بسیار گران شده است. به عنوان مثال شرکت مخابرات با عنوان دریافت میان دورهای هزینه مکالمات، تلفن مشترکان را قطع میکند، اداره برق به بهانه تغییر فیوز مبالغ زیادی از افراد میگیرد و شرکت آب و فاضلاب به نام انشعاب واحدهای مسکونی و اداری، پولهای کلانی از مشترکان میگیرد. خوب است نمایندگان محترم مجلس این مسئله را مورد توجه قرار دهند و برای مقابله با گرانی کالاها و خدمات دولتی چارهای بیندیشند.”
درباره اثر گرانی بر زندگی عادی مردم زیاد حرف زده میشود، اما درحاشیه هستند،کسانی که شرایط ویژه زندگیشان آنها را در برابر گرانیها آسیبپذیرتر کرده. خواندن این نمونه شاید خالی از لطف نباشد:”سلام خراسان عزیز، من یک جوان رها شده از بند اعتیادم تازه ۲ سال است که می فهمم زندگی یعنی چه، من با کمک متادون ترک کردم ولی اداره بهزیستی طی چند ماه گذشته ۲ بار متادون را گران کرده است. یعنی از ماهی ۶۰ به ۸۶هزار تومان افزایش داده، من با این همه گرانی چه طور پول متادون را تهیه کنم؟”
ادعای حل مشکلات جهانی
در حالی که مسئولان حکومتی ایران ادعا میکنند که در سراسر دنیا مشکلات غیرفابل حلی وجود دارد که تنها ایشان قادر به حلشان هستند، شهروندی در تماس با روزنامه اطلاعات گفته: “البته جای خوشحالی است که برخی از مسئولان کشور برای مشکلات مردم دیگر کشورها برنامه و طرح دارند، ولی کاش برای مسائل داخلی و گرانیها و تورم کمرشکن موجود هم برنامهای داشتند و فقط به فکر تصمیمگیری برای کشورهای دیگر نبودند.”
یک شهروند دیگر از کرمانشاه با اشاره به مدیریت جهانی و مشکلات داخلی، این گونه اظهار نظر کرده:”برخی از مسئولان کشور به فکر برعهده گرفتن مدیریت جهانی هستند؛ غافل از اینکه اگر مشکل خود ما حل شود، در جهان موقعیت بهتری خواهیم داشت. در حالی که در مصر، پس از یک تصادف قطار بلافاصله وزیر راه استعفا میکند، در کشور ما مسئولان توپ را به زمین یکدیگر میاندازند و از قبول مسئولیتهایشان طفره میروند. “