AS-logologo-fa-stickyAS-logoAS-logo
  • صفحه اصلی
  • عرصه سوم – افغانستان
    • درباره عرصه سوم
    • پادکست و چندرسانه ایی
  • مرکز بنی‌آدم
    • درباره بنی‌آدم
    • چرا بنی‌آدم؟
    • نه به تبعیض
    • مقالات بنی آدم
  • درباره ما
    • درباره عرصه سوم
    • تاریخچه
    • اهداف و چشم انداز
    • مدیران و مشاوران
    • همراهان ما
    • ارزش‌های اخلاقی
    • تماس با ما
  • انتشارات
    • گزارش‌ها
    • کتاب
    • بیانیه‌ها
  • پروژه ها
    • درصحن
    • اطلس جامعه مدنی
    • شورای نگهبان
      • پروفایل اعضای شورای نگهبان
      • پادکست
      • ویدیو
      • اینفوگرافیک
      • تایم لاین
      • هیئت نظارت
      • مجامع مشورتی
      • تفسیر قانون اساسی
      • درباره پروژه
    • کابینه دوازدهم
      • درباره «کابینه»
      • پروفایل اعضای «کابینه»
      • اینفوگرافیک «کابینه»
      • منابع «کابینه»
    • گزارش بنیادها
    • بودجه ایران
      • بودجه ۹۸
    • آموزش
      • سوفیا ۲۰۱۱
      • بروکسل ۲۰۱۳
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • اینفوگرافیک
    • پادکست
  • مقالات
    • نه به تبعیض
    • کویید۱۹
      • ایران زیر سایه کرونا
    • دیده بان جامعه مدنی
    • سمن
    • مصاحبه
    • محیط زیست
    • زنان
    • اقلیت‌ها
language
  • English
✕

مادران سوگوار؛ وجدان بیدار جامعه

سپتامبر 8, 2013
مجموعه ‌ها
  • دیده بان جامعه مدنی
  • زنان
برچسب‌

    عرصه سوم-حمید مافی: جمهوری اسلامی ایران 25 سال است که مانع از برگزاری مراسم بزرگداشت و یادبود کسانی می‎شود که در تابستان سال 67 در زندان‎ها اعدام شدند. تلاش حکومت بر این بوده که این بخش از تاریخ جمهوری اسلامی را از حافظه عمومی جامعه پاک کند. از همین رو نه اجازه برگزاری مراسم به خانواده کشته‎شدگان می‎دهد و نه رسانه‎های داخلی امکان پرداختن به این مساله و طرح سوال در باره آن را دارند. حکومت از سال 1387 تصمیم به تخریب خاوران به عنوان نشان و معیادگاه خانواده قربانیان دهه 60 گرفت و درهای خاوران را به روی خانواده‎ها بست. منصوره بهکیش یکی از خانواده قربانیان دهه شصت امسال در نامه‎ای به حسن روحانی، رئیس‎جمهوری ایران از او خواسته است که محدودیت‎ها و موانع پیش‎روی خانواده کشته‎شدگان را بردارد.

    هر چه که حکومت تلاش می‎کند تا سال 67 و اعدام‎های دست‎جمعی مخالفان سیاسی خود را به فراموشی سپارد، جامعه و وجدان جمعی جامعه نسبت به آن وقایع حساس‎تر شده است و آن‎چه که در آن‌ سال گذشته به یک سوال تبدیل شده است. اگر در داخل کشور رسانه‎ها برای پرداختن به پرونده اعدام‎ها اجازه ندارد و یا تمایلی نشان نمی‎دهند، رسانه‎های فارسی زبان به مناسبت سال‎گرد اعدام‎ها به بازخوانی آن رویدادها می‎نشینند و خانواده قربانیان و همراهان آنان در آن دوران به یاد آنان کنار هم می‎نشینند و یادشان را گرامی می‎دارند. به گونه‎ای که می‎توان گفت؛بزرگداشت قربانیان سال 67 به یک رویداد در تقویم غیردولتی ایران تبدیل شده است.

    مادران علیه فراموشی

    دو سال پیش در گفت‎وگویی با رضا معینی از آن روزها پرسیدم و نقش آیت‎الله منتظری در متوقف شدن اعدام‎ها و او در پاسخ گفت: “نقش مادران و همسران قربانیان را نباید نادیده گرفت. آن‎ها بارها به مسوولان داخلی و بین‎المللی نامه نوشتند، به دیدار مقام‎های دولتی رفتند و شکوائیه‎های خود را به آیت‎الله منتظری رساندند، آن‎ها بودند که اعدام‎ها را از نهان به سطح عمومی جامعه کشاندند.”

    منیره برادران هم در یک سخنرانی گفته است: “آنها از نقش مادران سوگوار خود را فراتر بردند و به الگوی سنتی مادر عزادار، که نقشی منفعل دارد، تن ندادند. آنها پایه حرکتشان را بر حق شهروندی خود گذاشتند، حق آگاهی از آنچه بر فرزندانشان رفته بود و حق دادخواهی. آنها درد و عزای از دست دادن عزیزانشان را محدود به حوزه خصوصی نکردند و آن را به یک خواست مهم اجتماعی و سیاسی و به یک اقدام تبدیل کردند و خواستار روشن شدن حقیقت و پاسخ‌گوئی مسئولین شدند.”

    مادران  سال 68 در سفر دبیرکل سازمان ملل به تهران قصد دیدار با او را داشتند اما آن‎گونه که جعفر بهکیش روایت کرده است؛ نیروهای امنیتی مانع از این کار شدند. با این حال خانواده قربانیان در نامه‎هایی به دبیرکل وقت سازمان ملل، آن‎چه را که در زندان‎ها بر عزیزان‌شان رفته، بازگو کردند.

    یک سال پیش از آن،در دی‎ماه  سال67 آن‎ها تجمعی را در مقابل کاخ دادگستری برگزار کرده و در نامه‎ای به حسن حبیبی، وزیر وقت دادگستری از او خواستار پیگیری و پاسخگویی شدند. نامه‎ای که پاسخی نگرفت.

    در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی نیز خانواده قربانیان در نامه‎ای به او خواستار رسیدگی به این پرونده و روشن شدن ابعاد آن شدند و باز هم درخواست‎شان بی‎جواب ماند. در همه این‎سال‎ها خانواده قربانیان، یک خواسته داشته اند ؛  حق دادخواهی و به رسمیت شناخته شدن اعدام‎ها در سال 67 و پاسخگویی مسوولان وقت در باره آن کشتارها.

    مادران صلح

    مادران روسری سفید که به زبان کردی «دایه‎کان ئاشه‎تی» خوانده می‎شوند، سالیان درازی است که در ترکیه نقش میانجی را برعهده دارند. آن‎ها فرزندانشان را در سرکوب‎های حکومتی یا جنگ داخلی از دست داده‎اند. بخشی از آنان هنوز نمی‎دانند که فرزندانشان زنده‎اند یا به جوخه‎های مرگ سپرده شده‎اند.

    مادران روسری سفید را نخستین بار در تلویزیون دولتی ترکیه دیدم، هنگامی که به مجلس رفته بودند تا در باره صلح رایزنی کنند. آن‎ها حالا یکی از بزرگ‎ترین نهادهای غیررسمی و غیردولتی در ترکیه به شمار می‎آیند. مادرانی ضد جنگ و مدافع صلح که به روایت مقاله‎نویس روزنامه رادیکال ترکیه، نقشی بی بدیل در رساندن پیام صلح به دو طرف درگیر در جنگ داخلی ترکیه داشتند. تصاویر بسیاری از آن‎ها منتشر شده که به دیدار خانواده سربازان رفته و شال و روسری سفید خود را به آنان هدیه کرده‎اند.

    اما این تنها یک روی داستان مادران آشتی در ترکیه است، آن‎ها در این سال‎ها آن‎قدر صدای‌شان را بلند کرده و هر کجا که مقام‎های دولتی رفته‎اند، حضور پیدا کرده‎اند که دولت به رسمیت‎شان شناخته و پذیرفته است که حکومت‎های پیشین ترکیه کشتارهای دست‎جمعی داشته‎اند. رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه یک بار در یک مناظره تلویزیونی با دبیرکل حزب جمهوری‎خواه خلق ترکیه گفت: «ما باید بابت کشتارهای درسیم عذرخواهی کنیم.» آن‎ها خواست خود را بر حکومت تحمیل کرده‎اند.

    نمونه‎های دیگری از این گروه از مادران را می‎توان در کشورهای دیگری که تجربه کشتار حکومتی داشته‎اند یا نسل کشی رخ داده، مشاهده کرد. در برزیل، آرژانتین، افریقای جنوبی و … مادرانی که فرزندانشان قربانی سرکوب حکومتی شده‎اند و خود به میدان آمده‎اند تا نگذارند بخشی از تاریخ به وسیله حکومت به فراموشی عمومی سپرده شود و حق آنان نادیده گرفته شود.

    از تابستان 67 تا تابستان 88

    تابستان 88 نسل تازه‎ای از مادران داغدار در ایران شکل گرفت. پس از آن‎که حکومت اعتراض‎های شهروندان را با سرکوب پاسخ داد، صدای مادرانی که فرزندان‎شان را در سرکوب دولتی از دست دادند، بلند شد. آن‎ها آرام آرام به یک خانواده بزرگ تبدیل شدند، در کنار هم و در میان فضای امنیتی حاکم بر ایران، برای عزیزان از دست رفته‎شان مراسم یادبود برگزار کردند، کنار هم نشستند و همچنان به دنبال شناسایی مسببان و عاملان کشته‎شدن عزیزان‎شان هستند.

    تجربه‎ای که بی‎گمان از نسل مادران دهه شصت به مادران دهه هشتاد رسیده است. از مادر معینی‎ها،انصاری‎ها، لطفی‎ها، بهکیش‎ها و … تا مادر اعرابی، آقا سلطان، موسوی، بهشتی و … تنها یک خواسته دارند، حق دادخواهی و پاسخگویی مسوولان.

    اگر چه حکومت حضور آنان را به رسمیت نمی‌شناسد و مانع از تشکل‎یابی‎شان شده است، اما همین که روز به روز پرسش‎های جامعه ایران از رویدادهای دهه شصت فزونی می‎گیرد در میان همه تلاش حکومت برای فراموشی آن‎چه که گذشته، نشان از موفقیت مادران در مبارزه علیه فراموشی دارد.

    اشتراک‌گذاری

    پست های مرتبط

    Image by Kamran Ashtary copyright 2025
    مارس 27, 2025

    سایه‌های ماندگار تروما: درک تأثیر سرکوب رژیم جمهوری اسلامی ایران بر قربانیان داخل و خارج از ایران


    بیشتر بخوانید
    فوریه 17, 2025

    تروما جمعی به‌عنوان مانعی برای دموکراسی در ایران


    بیشتر بخوانید
    سپتامبر 18, 2023

    سال مخالفت‌ و سرکوب در ایران: چگونه کشته شدن یک زن باعث قیام سراسری شد


    بیشتر بخوانید

    حمایت از ما

    کمک شما تضمین کننده ادامه فعالیت سازمان عرصه سوم است، سازمانی متشکل از نویسندگان، هنرمندان، روزنامه نگاران و محققانی که می توانند در راستای تحقق مطالبات مدنی فعالیت‌های چشم‌گیری انجام دهند. 

    شبکه‌های اجتماعی

    برچسب‌ها

    استیضاح اعتراض اعدام انتخابات اوین ایران بودجه بودجه ۹۸ بیانیه تجمع جامعه مدنی حصر حقوق حقوق بشر حقوق شهروندی خشونت خیریه درصحن دولت رسایی رضا حاجي حسيني روحانی زنان زندان سمن سمن ها سمن‌ها شهرداری شوراها شورای شهر عرصه سوم قانون لاریجانی مجلس محمدرضا سرداری محیط زیست مدنی مطهری معلمان نرگس محمدی نعیمه دوستدار نمایندگان ویروس کرونا کارگران کتاب
    تمامی حقوق متعلق به پایگاه عرصه سوم می‌باشد
    language
    • English