علی افشاری
جنبش های اجتماعی مطالبه محور فرایند رشد، قبض و گسترش ویژه ای دارند. آنها به صورت ناگهانی متولد می شوند. این ظهور لزوما حالت فراگیر ندارد بلکه می تواند از حرکت های خیلی کوچک شروع شود. اما موفقیت این حرکت ها می تواند به سرعت تکثیر شده و الگوی آنها در محیط های مشابه بکار گرفته شود.
از بررسی روند رشد این جنبش ها میتوان گفت که آنها مسیر توسعه و فراگیری را به صورت خطی و رشد تدریجی مرحله ای با آهنگی تقریبا یکسان طی نمی کنند بلکه حالت نمایی دارند که آهنگ رشد هر مرحله به نحو چشمگیر و قابل مشاهده ای بیشتر از مرحله قبل است. در واقع رشد آنها به مانند وزش طوفان در یک بازه زمانی طولانی است. فضایی که آرام و بی حرکت تصور می شد. ناگهان جنب و جوش جدید و غیر منتظره ای پیدا می کند و شرایط در صحنه کاملا عوض می گردد.
معمولا این جنبش ها از فعالیت های کوچک آغاز می شوند. شکل گیری این حرکت ها به وجود افرادی با اراده تغییر ،دارای باور قوی به اهداف جنبش و توانایی در کار جمعی و هم چنین وجود شرایط زمانی و محیطی مساعد نیازمند است. به محض اینکه این حلقه شکل گرفت و توانست در قالب یک بازیگر جدید صحنه آرایش نیرو ها در محیط مورد نظر را دگرگون سازد، آنگاه تداوم فعالیت این حلقه باعث رشد و گسترش آن شده و در سطحی بالا تر به محیط های مشابه تعمیم می یابد.
در مرحله تعمیم و گسترش شبکه های ایجاد شده به هم پیوند می خورند و سپس در یک اتفاق بزرگ تهییج کننده و وحدت بخش، جنبش به نقطه اوج خود می رسد. این اتفاق در اصل حالت یک آئین و نماد ویژه برای همبستگی و متحد شدن بدنه جنبش حول خواسته ها است و می تواند الهام بخش اعضا برای تلاش و ایثار بیشتر و هم چنین پیوستن نیروهای جدید گردد.
بررسی شرایط رشد و بزرگ شدن جنبش های اجتماعی مطالبه محور چگونگی تولد، اوج گیری و احیای یک جنبش را مدنظر دارد. و هم درواقع برای سازماندهی یک جنبش توجه به اهمیت این خصوصیتها ضروری است.
برای مثال میدانیم که شمار قابل توجهی از کنشگران اجتماعی و سیاسی بخصوص پس از تجربه جنبش سبز در پی برپایی تحولی بزرگ هستند و تحرک مجدد حرکت اجتماعی را در قالب حرکت های اعتراضی فراگیر جستجو می کنند.
در صورتی که فرایند رشد و نمو جنبش های اجتماعی لزوما اینگونه نیست. دراین جنبش ها حرکتی کوچک به سرعت بزرگ می شود. و بزرگ نیز در صورت عدم موفقت دیری نمی پاید که محو می شود. روند نزول این دگرگونی ها نیز به مانند رشد آنها به صورت نمایی بوده و شتاب منفی تندی را طی می کند.
نگاهی به عملکرد جنبش های اجتماعی مطالبه محور در دهه گذشته در ایران در این خصوص روشنگر و آموزنده است. برای مثال سه حرکت مورد بحث قرار می گیرد.
جنبش دانشجویی
نخست نقش تحول و تجربه جدید انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیر کبیر به عنوان یک نهاد مدنی در سال های اولیه دهه هفتاد شمسی و نقش آن در احیا و گسترش چشمگیر جنبش دانشجویی مورد بررسی قرار می گیرد.
انجمن های اسلامی دانشجویان در برخورد های صورت گرفته با جناح چپ پس از آغاز رهبری خامنه ای به حاشیه رانده شدند. برخی از آنها تعطیل شدند، بعضی فعالیت های شان کاهش یافت و شماری دیگر نیز توسط دفاتر رهبری در دانشگاه ها قبضه شده بودند.
برای مثال اعضاء وقت شورا ی مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه پلی تکنیک در سال1370 با اتهام توطئه بر علیه دولت هاشمی رفسنجانی بازداشت و با آنها برخورد امنیتی شد. این رویداد کم سابقه برای دو سال این انجمن اسلامی را در محاق تعطیلی فرو برد.
اما در سال 1372جمع جدیدی به این نهاد وارد شدند. طیف متنوعی از نسل جدید، اعضایی که در مبانی نگرش سیاسی و عقیدتی شان تجدید نظر کرده بودند، و هم دانشجویان قدیمی با تجربه تحصیل در پیش از دوران انقلاب فرهنگی حضور داشتند. این تنوع باعث شکل گیری نوع جدیدی از فعالیت دانشجویی شد که شباهت به فضای پیش از انقلاب فرهنگی داشت و حالت جنبشی و مستقل از نهاد های رسمی حکومت را دنبال می کرد.
تجربه موفقی که در فضای دانشگاه رشد کرد و با جلب اعتماد دانشجویان باعث شد تا در وهله نخست به نیرویی تبدیل شود که به هیچوجه انکار شدنی نبود. و توانست در مرحله بعد موازنه قوا در داخل دانشگاه را به نفع خود تغییر دهد.
حرکتهای اعتراضی موفق این انجمن باعث شد تا در دفتر تحکیم وحدت جایگاهی پیدا کند. تجربه مشابه ای در دانشگاه های علامه طباطبایی و شیراز نیز پی گرفته شد. اما دانشگاه پلی تکنیک دراین مسیر جلو دار بود. این مجموعه که در سال 1375 در داخل دفتر تحکیم وحدت در اقلیت محض بود، فراکسیون مدرن ر ا برپا کرد. فعالیت فراکسیون مدرن دفتر تحکیم وحدت و سپس کلیت این مجموعه ضمن اینکه منجر به تحرک جنبش دانشجویی گشت توانست فضای بسته جامعه ر انیز بشکند. به این مفهوم که دعوت از نیروهای سیاسی منتقد و جامعه روشنفکری به داخل دانشگاه و ایجاد بستر ارتباطی میان دانشجویان و نخبگان باعث ایجاد امید و پویایی در جامعه گشت. هم چنین مشکلات مردم و مطالبات اجتماعی نیز در محیط های دانشجویی مطرح می شد و همین امر باعث افزایش اعتماد و توجه افکار عمومی به دانشگاه شد، که در ظرف کمتر از سه سال به فراکسیون اکثریت تبدیل گشت. این رشد سریع مرهون کاربست تجربه موفق انجمن اسلامی پلی تکنیک در دیگر دانشگاه ها بود و سرانجام جنبش دانشجویی با تجمع نیروها توانست قدرت ویژه ای کسب کند.
جنبش زنان
نمونه دوم مورد بررسی دراین بحث، تجمع اعتراضی فعالان حقوق زنان در موعد تبلیغاتی انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری در سال 1384 است . جنبش زنان از فرصت انتخابات استفاده کرد و برای اولین بار پس از سال های 1358- 1357 حرکتی مستقل حول خواست های خود به صورت غیر رسمی در مقابل سردر دانشگاه تهران برگزار کرد. این حرکت اعتراضی که با خشونت نیروهای دولتی مواجه شد، نقش موثری در گسترش و رشد جنبش زنان و تشدید فعالیت های آن در حد فاصل سال های 1384- 1387 داشت.
جنبش کارگری
اعتصاب رانندگان سندیکای اتوبوس رانان شرکت واحد تهران واقعه دیگری است که برای چند سال جنبش کارگری را در شکل آگاهانه و سازمان یافته خود تحرک بخشید. این حرکت با جمع شدن جمعی از رانندگان، ابتکار عمل و شجاعت آنان آغاز شد. آنها خیلی زود توانستند با جلب اعتماد اکثریت اعضاء سندیکا و هم چنین علاقمندان و پشتیبانان جنبش کارگری الهام بخش حرکت های اعتراضی و صنفی کارگران در حوزه های مختلف صنفی شوند.
این موارد نشان می دهند که جنبش های دانشجویی،زنان، کارگران و دیگر نمونه های مشابه می توانند از حرکت های کوچک ولی منظم و هدفمند به مثابه یک جرقه آغاز شوند و در سایه استمرار و مدیریت درست فعالیت ها سریع رشد کنند. این ویژگی فقط ناظر به دوران آغازین فعالیت این حرکت ها نیست. با توجه به قدمت دیرینه این جنبش ها در کشور، هرگاه که دچار رکود و کم تحرکی می شوند، باز احیاء و حرکت مجدد شان عمدتا از همین قاعده تبعیت می کند.
نقل مطالب با ذکرماخذ آزاد است. نظرات نویسنده الزاما نظرات بنیاد عرصه سوم نیست.