AS-logologo-fa-stickyAS-logoAS-logo
  • صفحه اصلی
  • عرصه سوم – افغانستان
    • درباره عرصه سوم
    • پادکست و چندرسانه ایی
  • مرکز بنی‌آدم
    • درباره بنی‌آدم
    • چرا بنی‌آدم؟
    • نه به تبعیض
    • مقالات بنی آدم
  • درباره ما
    • درباره عرصه سوم
    • تاریخچه
    • اهداف و چشم انداز
    • مدیران و مشاوران
    • همراهان ما
    • ارزش‌های اخلاقی
    • تماس با ما
  • انتشارات
    • گزارش‌ها
    • کتاب
    • بیانیه‌ها
  • پروژه ها
    • درصحن
    • اطلس جامعه مدنی
    • شورای نگهبان
      • پروفایل اعضای شورای نگهبان
      • پادکست
      • ویدیو
      • اینفوگرافیک
      • تایم لاین
      • هیئت نظارت
      • مجامع مشورتی
      • تفسیر قانون اساسی
      • درباره پروژه
    • کابینه دوازدهم
      • درباره «کابینه»
      • پروفایل اعضای «کابینه»
      • اینفوگرافیک «کابینه»
      • منابع «کابینه»
    • گزارش بنیادها
    • بودجه ایران
      • بودجه ۹۸
    • آموزش
      • سوفیا ۲۰۱۱
      • بروکسل ۲۰۱۳
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • اینفوگرافیک
    • پادکست
  • مقالات
    • نه به تبعیض
    • کویید۱۹
      • ایران زیر سایه کرونا
    • دیده بان جامعه مدنی
    • سمن
    • مصاحبه
    • محیط زیست
    • زنان
    • اقلیت‌ها
language
  • English
✕

سینمای ایران دربحران

ژانویه 16, 2012
مجموعه ‌ها
  • دیده بان جامعه مدنی
  • قوانین سمن
برچسب‌
  • رضا حاجي حسيني

خانه به دوشی سینما

عرصه سوم- رضا حاج جسینی: فایده انحلال خانه سینما چیست وچراحکومت ایران با نهادهای صنفی رابطه‌ای آشتی‌ناپذیر دارد؟ وجود انجمن‌ها و تشکل‌های صنفی یکی از ویژگی‌های جامعه مدنی است و دولت‌ها درنظام‌های دموکراتیک، برای تقویت این نهادها تلاش می‌کنند یا دست‌کم درراه فعالیت آن‌ها سنگ‌اندازی نمی‌کنند. درایران اما دولت این نهادها را مجموعه‌هایی مزاحم می‌داند؛ به‌خصوص اگر با سیاست‌هایش همراه نباشند. دولت فعالیت اصناف را زیر چترحمایتی خودش می‌خواهد و این درحالی است که مشخص نیست وقتی کارفرما دولت باشد، تکلیف معترضان هر صنف چه خواهد بود؟!

آخرین رویارویی دولت ایران با تشکل‌های صنفی، برمی‌گردد به ماجرای خانه سینما. خانه‌ای که دربحران انحلال است و کارش به دیوان عدالت اداری کشیده. دراین جدال، دیگر مجموعه‌های صنفی فرهنگی-هنری هم به یاری خانه سینما آمدند وبا انتشار بیانیه‌هایی ازاین نهاد حمایت کردند. خانه موسیقی، خانه تئاتر و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان از جمله این حمایت‌کننده‌ها بودند؛ اما کاری از پیش نبردند. گرچه انتشارهمین بیانیه‌ها نشان داد که یک صنف چه اهمیت و جایگاهی می‌تواند داشته باشد. تقویت تشکل‌های صنفی درمیان افکار عمومی، زمینه اثر‌گذاری عمیق در جامعه را فراهم می‌کند و باعث جریان‌سازی‌های اجتماعی می‌شود و به نظرمی‌رسد به همین دلیل است که حکومت ایران با نهادهای صنفی رابطه‌ای آشتی‌ناپذیر دارد.

یک دعوای قدیمی

دعوا واختلاف میان خانه سینما و وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، سابقه‌ای دیرینه دارد و به اوایل روی کار آمدن دولت نهم برمی‌گردد. زمانی که محمدحسین صفارهرندی، وزیر وقت فرهنگ وارشاد اسلامی و محمدرضا جعفری‌جلوه، معاون سینمایی و امورسمعی و بصری این وزارت‌خانه، سیاست‌های جریان فکری دولت نهم را اجرایی کردند و سعی کردند امورفرهنگی را مطابق سلیقه و نظر خود هدایت کنند. اتفاقی که با مخالفت‌های هردو جناح فکری غالب درایران مواجه شد. جالب این که یکی ازاولین واکنش‌‌ها را جواد شمقدری، مشاورهنری وقت رییس‌جمهور نشان داد و بعد، خانه سینما و سینماگران مستقلی که خود را عضو این خانه و تشکل صنفی می‌دانستند. این اختلاف‌ها اما با چند مصاحبه تند و آتشین بالا گرفت و به همان تندی، فرو نشست.گرچه دراین زمان توقیف فیلم‌های سینمایی به یکی از اصلی‌ترین سیاست‌های وزارت ارشاد تبدیل شده بود.

در اسفند‌ماه سال‌۱۳۸۷، زمانی که کمترازچهارماه به انتخابات دهم ریاست جمهوری مانده بود، پس ازاعتراض‌های سینماگران نسبت به توقیف فیلم‌های سینمایی دروزارت‌ فرهنگ دولت نهم، جواد شمقدری، زمینه تشکیل جلسه‌ای را با محمود احمدی‌‌نژاد فراهم کرد که این جلسه چندان مورد استقبال سینما‌گران قرار نگرفت.

پس از آن، محمدمهدی عسگر‌پور، مدیر‌‌عامل خانه سینما، درمناظره‌ای با جواد شمقدری دربرنامه دو قدم مانده به صبح که ازشبکه چهارم تلویزیون دولتی ایران پخش ‌شد، استقبال نکردن سینماگران ازاین جلسه را به دلیل پرهیز آنان از ورود به عرصه سیاسی وانتخاباتی کشور دانست. این مناظره، نقطه آغاز دورتازه اختلافات میان دولت و خانه سینما شد که پس ازروی کار آمدن دولت دهم و دادن مسئولیت معاونت سینمایی به جواد شمقدری، تا امروزادامه پیدا کرده و اعلام انحلال خانه سینما دریک فرمان چند خطی، درروز ۱۳‌دی‌ ماه سال‌۱۳۹۰ از دل آن بیرون آمده است.

انحلال خانه سینما، افتخار جمهوری اسلامی!

چالش انحلال خانه سینما که آغاز شد، واکنش‌‌‌های سینماگران هم شروع شد. یکی ازاولین واکنش‌ها را یدالله صمدی نشان داد. کارگردان باسابقه‌ای که ازقضا خودش روزگاری مدیر‌عامل خانه سینما بود و درزمان مدیریت او، جشن صد‌سالگی سینمای ایران،‌ به خاطره‌ای فراموش‌ نشدنی برای سینماگران و سینما‌دوستان تبدیل شد. او درنامه ای خطاب به رئس جمهور، با مردمی خواندن وی، روایتی از دولت هاشمی رفسنجانی آورده است و درپایان هم گفته است:

“آقای رییس‌جمهور مردمی! … از شما انتظار دارم مورد اختلاف خانه سینما و ارشاد را وتو کنید. من این مردانگی را درشما سراغ دارم و به همین دلیل از جنابعالی تقاضا دارم امسال که شانس دریافت جایزه اسکار برای یک فیلم نجیب، ساده و سالم را داریم، این سفیرخلف فرهنگی را حذف نکنید. خانه سینما یک اتحادیه یا سندیکای هنرمندان پنج هزارنفره است که برای ایران و انقلاب افتخار‌ها کسب کرده است. آقای رئیس جمهور!انحلال خانه سینما افتخار جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود.”

به نظر می‌رسد مردمی خواندن احمدی‌نژاد هم نتوانسته تاثیری درحل این بحران بگذارد و این نامه، تا به‌حال ازسوی رئیس دولت بی‌پاسخ مانده است. گرچه مشخص نیست چرا وقتی همگان از اختلافات اساسی و دعوای پیدا و پنهان احمدی‌نژاد با هاشمی رفسنجانی آگاهند،‌ صمدی برای ترغیب رییس‌جمهور به اقدام عاجل،‌ به روایتی از هاشمی رفسنجانی اشاره می‌کند؟!

در ادامه این واکنش‌ها، ۹‌نفر از کارگردانان سینما هم بیانیه‌ای صادر کردند. کمال تبریزی یکی ازامضا‌کنندگان این بیانیه بود که خود نامه ای جداگانه به طنزوطعنه برای وزیرارشاد نوشت. بهمن فرمان‌آرا، تهیه‌کننده و کارگردان سینما هم سیمرغ‌های بلورینی را که ازجشنواره فیلم فجر گرفته بود، به دفتراین جشنواره پس داد و رسید آن را هم گرفت. عده دیگری از سینماگران هم واکنش نشان دادند که عزت‌اله انتظامی، بازیگر پیش‌کسوت سینمای ایران، معروف‌ترین‌شان بود.

احمد‌رضا درویش، مدیر‌عامل سابق خانه سینما نیز دربرنامه تلویزیونی هفت که از شبکه سوم تلویزیون دولتی ایران پخش می‌شود، سخنان وزیر فرهنگ درباره خانه سینما را فاقد وجاهت قانونی دانست و گفت: “به دلیلمسئولیت‌هایی که پیش‌تر ‌در خانه سینما داشتم، این را می‌گویم که ادعاهایی که آقای سید‌محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه گفت‌و‌گوی ویژه خبری درباره خانه سینما اعلام کرد، به کلی فاقد وجاهت قانونی است. من تعجب می‌‌کنم که چگونه یک مقام مسوول به خودش اجازه می‌دهد در یک برنامه زنده، استدلال‌هایی را مطرح کند که واقعیت ندارد.”

در راستای این واکنش‌ها، یکی از کارگردانان سینمای ایران که خواست نامش مطرح نشود،‌ درمصاحبه ای در مورد جریان‌های پیش آمده در مورد خانه سینما به عرصه سوم گفت:

“خانه سینما اولین خانه‌ای نیست که حکومت ایران ویرانش می‌کند. این‌طور که اوضاع پیش می‌رود، به نظر نمی‌رسد آخرین خانه هم باشد. جمهوری اسلامی در طول این سال‌ها نشان داده است از اساس با هر نوع تشکیلاتی که بتواند گروهی را دور هم جمع کند مشکل دارد، چه برسد به این که این تشکیلات، صدای مخالف یا حتی متفاوت هم بدهد. ایده‌آل این است که درهرحوزه‌ای تنها یک صدا وجود داشته باشد و آن هم صدای حکومت باشد. به همین دلیل شورای عالی سینما را به ریاست رییس‌جمهور تشکیل داده‌اند.”

این فیلم‌سازدر ادامه گفت:”دولت تمامیت‌خواه فعلی هیچ عرصه‌ای را خالی از خود نمی‌خواهد و برای این کار، ازهردستاویزی استفاده می‌کند.”

قصه از کجا شروع شد؟

به نظر می‌رسد جریان انحلال خانه سینما از زمان اعتراضات مردمی پس از انتخابات جنجال‌برانگیز ریاست‌جمهوری کلید خورده باشد. وقتی که تب تند مصاحبه‌ها و نامه‌نگاری‌ها دوباره بالا گرفت و این بار فرو ننشست. در روزهای پر آشوب خرداد‌‌ماه و تیر‌ماه سال‌۱۳۸۸، سید‌علی‌رضا سجادپور که هنوز مدیر‌کل نظارت و ارزشیابی سینمای حرفه‌ای وزارت ارشاد نشده بود، به عنوان یکی از نزدیکان دولت دهم، در سخنانی، موضع‌گیری نکردن خانه سینما در مقابل اعتراضات را ناگوار دانست. او با انتقاد از خانه سینما گفت: “خانه سینما باید رسما اعلام کند که هیچ‌کدام از هنرمندانش ربطی به این آشوب‌ها ندارند و اگر کسی با رسانه‌های خارجی صحبت کرده، او را از این صنف اخراج کند. من علت سکوت عجیب و مرگ‌آور خانه سینما را نمی‌فهمم.”

سجادپور درادامه صحبت‌هایش با انتقاد از برخی هنرمندان گفته بود: “تأسف جدی‌ام را از بعضی همکاران هنری- فرهنگی خود ابزار می‌کنم. من شنیده‌ام (که امیدوارم اشتباه شنیده باشم) برخی ازاین‌ها که اسم هنرمند و سینماگر را یدک می‌کشند، با رسانه‌های خارجی مصاحبه کرده‌اند و ازاین آشوب اعلام حمایت کرده‌اند. من واقعا ابراز تأسف می‌‌کنم و می‌خواهم بگویم که دیگر این هنرمند، سینماگر، اسمش هنرمند مردمی نیست. این سینماگر حتما بیگانه‌پرست است.»

پس ازاین اظهارات، محمد‌مهدی عسگر‌‌‌پور در مقام مدیر‌عامل خانه سینما، درنامه ای نسبت به سخنان سجادپور واکنش نشان داد: “آقای سجاد‌پور! «سکوت مرگبار خانه سینما» به همان میزان عدم سکوتش می‌تواند برای امثال شما نفع داشته باشد، چرا که اظهار‌نظرش می‌تواند در دوره تفتیش عقایدی که بنای راه‌اندازی آن‌ را دارید، باعث ویرانی‌اش شود و سکوتش هم می‌تواند انگیزه شما و همکاران‌تان را در راه‌اندازی پادگان سینما به‌جای خانه سینما بیش‌تر کند. چون فتح فیزیکی خانه سینما چندان دشوار نیست.»

پیش‌بینی عسگر‌پور در مورد فتح خانه سینما، تنها پس از دو سال تبدیل به واقعیت شد.

خانه دشمن

خبرگزاری میراث فرهنگی در گزارشی درباره ریشه اختلافات خانه سینما و وزارت ارشاد آورده است: “اتفاقی که در ۱۳‌دی ماه سال‌۱۳۹۰ رخ داد، از پس جریاناتی است که به صورت سریالی بین خانه سینما به عنوان یک تشکل مردم‌نهاد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان یک نهاد دولتی رخ داده است. نقطه عطف اختلافات خانه سینما با وزارت ارشاد به تابستان سال‌۹۰ می‌رسد. جایی که به دلیل بازداشت پنج تن از مستندسازان، خانه سینما در نامه‌ای به رییس قوه قضاییه، خواستاراقدام عاجل دررسیدگی به پرونده این مستندسازان شد. نامه‌ای که وزارت ارشاد ومعاونت سینمایی را وادار به واکنش کرد و خانه سینما را خانه دشمن نامید و حمایت از مستند سازانی که جرم سیاسی مرتکب شده‌اند را حمایت ازرسانه‌های بیگانه و دشمن اصلی ملت ایران عنوان کرد.”

به این ترتیب، خانه سینما به دلیل حمایت از حداقل حقوق صنفی اعضای خود، محکوم به انحلال شد، چون درایران، با دفاع از حقوق صنفی که دست‌آورد جامعه مدنی است، به صورت‌های مختلف مبارزه می‌شود.حکومت، حقوق اصناف را به شکل‌های متفاوتی زیر پا می‌گذارد و اگر صنفی بخواهد در مقابل، ازحق مادی و معنوی اعضایش حمایت کند، محکوم به نابودی است. این را تجربه خانه سینما و البته تجربه دیگر اصناف، از جمله انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران به روشنی نشان می‌دهد.

در مورد خانه سینما،‌ بحث تغییرات اساس‌نامه این خانه دست‌آویز حمله به آن شد و وزارت ارشاد با تمام توان آن را پیگیری کرد. این وزارت‌خانه در شکایتی به قوه‌ قضاییه خواستار تمکین خانه سینما به اساس‌نامه ثبت شده درسال ۱۳۸۳ شد و اساس‌نامه سال ۱۳۸۷ را فاقد وجاهت قانونی دانست.

حق صاحب‌خانه

دعوای حقوقی میان وزارت ارشاد و خانه سینما برسرتغییراتی است که بدون تایید مراجع ذکرشده دراساس‌نامه این سازمان مردم‌نهاد،‌ به‌وجود آمده است. البته مسوولان دولتی با تکیه براین تخلف، برچسب‌هایی را هم به این مجموعه می‌زنند تا با توجه به برخی بهانه‌های ایدئولوژیک، باعث تخریب آن شوند. برچسب‌هایی مثل این که: “اعتقاد والتزام به نظام مقدس جمهوری اسلامی” از شرایط اعضای هیات مدیره حذف شده است! اما مشکل حقوقی کجاست وآیا بر اساس آن می‌توان خانه سینما را منحل کرد؟

مصطفی مسجدی آرانی، حقوق‌دان و روزنامه‌نگار،‌ در یادداشتی با عنوان “حق را به صاحبان این خانه دهید“، به بررسی حقوقی انحلال خانه سینما پرداخته است.

او می‌نویسد: “میان تمام فریادهای موافق و مخالف انحلال خانه سینما، مساله اصلی که همان دلیل حقوقی باشد، گم شده است. گم ‌شدن مساله البته ذهن را به این سو می‌برد که استناد به قانون بهانه است وعلم حقوق، حقوق‌دانان و معاونت‌های عریض و طویل، بازیچه اند. صورت مساله ساده است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای فرهنگ عمومی که هردو دست‌کم رئیس مشترک‌ دارند، ادعا دارند که اساس‌نامه خانه سینما به شکل قانونی تغییر پیدا نکرده است. این ادعا صحیح است. در ماده‌۱۹ اساس‌نامه‌‌ نخست خانه سینما که در سا‌ل‌۱۳۶۶در شورای فرهنگ عمومی تصویب شده، آمده است: «هرگونه تغییردرمواد اساس‌نامه به پیشنهاد مجمع عمومی و تصویب شورای فرهنگ عمومی خواهد بود.» اما اساس‌نامه خانه سینما بعد از آن تاریخ پنج بار تغییر کرده و به تصویب شورای فرهنگ عمومی نرسیده است. علت این مساله هر چیزی می‌تواند باشد: از کوتاهی مسئولان حقوقی خانه سینما تا هم‌سو بودن دولت‌های وقت و نبودن «بهانه». اما روزگار روی دیگری هم دارد

مسجدی آرانیهم معتقد است که بعد از ماجرای مستندسازان و حمایت خانه سینما از آنان، فشارها بر این تشکل شدت گرفت. او درپایان این یادداشت حقوقی می‌نویسد: “نگارنده تلاش کرد دراین مطلب به اهداف سیاسی و راستی‌آزمایی سخنان و نیات دو طیف موافق و مخالف خانه سینما توجه و اشاره نکند و صرفا از دیدگاه حقوقی به این موضوع نگاه کند. باشد که مسئولین دولتی که شش سال است می‌خواهد برای مردم ایران مسکن مهربسازد؛ مسکن مهر سینماگران را تخریب نکند.”

مهدی جامی، روزنامه‌نگار هم درباره این یادداشت درفیس‌بوک خود نوشته است: “اگر خانه سینما به دلیل مشکل اساس‌نامه، غیرقانونی است، این فقط مشکل خانه سینما نخواهد بود. مشکل دولت هم هست. به این معنا که: دولت نهادی را که غیرقانونی می‌دانسته، طرف حساب و کتاب قرارداده و به آن بودجه داده است. پس دولت بیش‌ترازمدیریت خانه سینما مسئول است و باید پاسخ‌گو باشد. به زبان ساده: با منطق وزیر ارشاد، خود اوست که باید به دلیل کمک‌های مالی «غیرقانونی» به خانه سینما محاکمه شود!”

خانه غیر‌قانونی، انحلال غیر‌قانونی 

پس از اعلام انحلال خانه سینما،‌ مدیر‌عامل این نهاد صنفی هم فرمان انحلال را غیر‌قانونی دانست و اعلام کرد که خانه سینما به قانون تمکین می‌کند. او در نشستی مطبوعاتی که در خانه سینما تشکیل شده بود، ‌درباره حکم انحلال خانه سینما گفت: “من امروز به عنوان مدیر‌عامل خانه سینما اگر حکم انحلال یک صنف را مطرح کنم، قطعا خنده‌دار است زیرا آنها هیات مدیره دارند و خودشان می‌توانند درباره وضعیت موجود تصمیم بگیرند.قطعا درارتباط با تمام این اتفاقات یک اساس‌نامه قانونی وجود دارد. این نامه وجاهت قانونی ندارد و براساس رای وحدت رویه دیوان عدالت اداری ۵۵۶، سال‌۱۳۸۸‌ باطل کردن و انحلال با حکم قوه مجریه امکان‌پذیر نیست. ما همچنان منتظر دادگاه هستیم.“

وکیل خانه سینما هم دریکی از آخرین واکنش‌ها به اعلام انحلال این تشکل گفته است که خانه سینما منحل نشده.گر‌چه وزیرارشاد گفته که از نظر دولت، کارخانه سینما تمام است. جمال خندان کوچکی، وکیل خانه سینما، درگفت‌و‌گو با خبرگزاری کار ایران، ایلنا، گفته که هیات مدیره خانه سینما “به احترام نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی“، فعالیت‌های این نهاد را متوقف کرده است اما خانه سینما تعطیل یا منحل نشده است.وکیل خانه سینما همچنین ازخواست این نهاد برای صدوردستور موقت جلوگیری ازانحلال خانه سینما خبر داده و گفته که دیوان عدالت اداری، جلسه‌ای برای بررسی این درخواست تشکیل داده است.

محمد حسینی، وزیرارشاد ایران اما درواکنش به انتقادها درباره انحلال خانه سینما گفته است که این موضوع از “از نظر دولت تمام شده” و از مخالفان خواسته به جای مخالفت، به قانون پای‌بند باشند.

آقای حسینی مخالفت‌ها با منحل کردن خانه سینما توسط وزارت ارشاد را سیاسی خوانده و گفته است: “برخی در این خصوص دچار توهم هستند و استدلال‌های آنان غیرمنطقی و بیشتر به تمسخر و جوسازی شبیه است.”

وزیر ارشاد ضمن تاکید مجدد بر قانونی بودن انحلال خانه سینما گفت که “نیروهای ارزشی و متعهد عرصه سینما” و کمیسیون فرهنگی مجلس این اقدام را تایید کرده‌اند. اواما مشخص نکرده است که این نیروهای ارزشی و متعهد سینما چه کسانی هستند، چون تنها جمال شورجه، ابوالفضل پور‌عرب، جهانگیر الماسی و حسین فرح‌بخش از این اقدام دولت حمایت کرده‌اند. که این آخری، تهیه‌کننده فیلم‌هایی همچون «شارلاتان» و «آقای هفت‌رنگ» است. ضمن این‌که مشخص نیست چرا تایید نیروهای ارزشی این‌قدرمهم است که جای قانون را می‌گیرد. آیا تایید این نیروهای ارزشی سودی هم برای سینمای ایران دارد؟

در این شرایط و وضعیت، آینده خانه سینما چه می‌شود و آیا سینماگران خواهند توانست خانه خود را حفظ کنند؟

تحریم، راه نجات؟!

در شرایط فعلی، برخی سینماگران که به تصمیم وزارت ارشاد اعتراض دارند، بحث تحریم جشنواره بین‌المللی فیلم فجر را مطرح می‌کنند تا شاید از این رهگذر گشایشی در کارایجاد شود. گرچه مدیر‌عامل خانه سینما می‌گوید که این بحث مطرح نیست، اما درصورت تحریم جشنواره، آیا وضعیت موجود تغییر می‌کند؟

از آنجا که تا به‌حال حاکمیت در مقابل چنین بحث‌هایی عقب‌نشینی نکرده است، به نظر نمی‌رسد تحریم جشنواره به نتیجه مورد نظر برسد. یک کارگردان سینما دراین‌باره به عرصه سوم گفت: “این بازی برای وزارت ارشاد یک بازی برد-‌برد است. اگر سینماگران جشنواره را تحریم کنند، آنها خواهند گفت خانه سینماگرانی که جشن انقلاب را تحریم می‌کنند، باید تعطیل می‌شد. اگر هم درجشنواره شرکت کنند تاثیری در وضعیت‌شان نخواهد داشت. اما من فکر می‌کنم تأثیراجتماعی تحریم جشنواره باعث تحمیل هزینه‌هایی به ارشاد خواهد شد که در بلند مدت ممکن است به سود هنرمندان باشد.”

به نظرمی‌رسد تحریم جشنواره فیلم فجرممکن است بتواند به عنوان یک مقاومت مدنی منفی، دست‌آوردهایی برای سینماگران ایرانی داشته باشد، به شرطی که همه آنان دراین تصمیم با هم متحد وهم‌ سو باشند.

حق ویرایش مقالات رسیده برای بنیاد عرصه سوم محفوظ است. نقل مطالب با ذکر ماخذ آزاد است. نظرات نویسنده الزاما نظرات بنیاد عرصه سوم نیست.

اشتراک‌گذاری

پست های مرتبط

Image by Kamran Ashtary copyright 2025
مارس 27, 2025

سایه‌های ماندگار تروما: درک تأثیر سرکوب رژیم جمهوری اسلامی ایران بر قربانیان داخل و خارج از ایران


بیشتر بخوانید
فوریه 17, 2025

تروما جمعی به‌عنوان مانعی برای دموکراسی در ایران


بیشتر بخوانید
سپتامبر 18, 2023

سال مخالفت‌ و سرکوب در ایران: چگونه کشته شدن یک زن باعث قیام سراسری شد


بیشتر بخوانید

حمایت از ما

کمک شما تضمین کننده ادامه فعالیت سازمان عرصه سوم است، سازمانی متشکل از نویسندگان، هنرمندان، روزنامه نگاران و محققانی که می توانند در راستای تحقق مطالبات مدنی فعالیت‌های چشم‌گیری انجام دهند. 

شبکه‌های اجتماعی

برچسب‌ها

استیضاح اعتراض اعدام انتخابات اوین ایران بودجه بودجه ۹۸ بیانیه تجمع جامعه مدنی حصر حقوق حقوق بشر حقوق شهروندی خشونت خیریه درصحن دولت رسایی رضا حاجي حسيني روحانی زنان زندان سمن سمن ها سمن‌ها شهرداری شوراها شورای شهر عرصه سوم قانون لاریجانی مجلس محمدرضا سرداری محیط زیست مدنی مطهری معلمان نرگس محمدی نعیمه دوستدار نمایندگان ویروس کرونا کارگران کتاب
تمامی حقوق متعلق به پایگاه عرصه سوم می‌باشد
language
  • English