AS-logologo-fa-stickyAS-logoAS-logo
  • صفحه اصلی
  • عرصه سوم – افغانستان
    • درباره عرصه سوم
    • پادکست و چندرسانه ایی
  • مرکز بنی‌آدم
    • درباره بنی‌آدم
    • چرا بنی‌آدم؟
    • نه به تبعیض
    • مقالات بنی آدم
  • درباره ما
    • درباره عرصه سوم
    • تاریخچه
    • اهداف و چشم انداز
    • مدیران و مشاوران
    • همراهان ما
    • ارزش‌های اخلاقی
    • تماس با ما
  • انتشارات
    • گزارش‌ها
    • کتاب
    • بیانیه‌ها
  • پروژه ها
    • درصحن
    • اطلس جامعه مدنی
    • شورای نگهبان
      • پروفایل اعضای شورای نگهبان
      • پادکست
      • ویدیو
      • اینفوگرافیک
      • تایم لاین
      • هیئت نظارت
      • مجامع مشورتی
      • تفسیر قانون اساسی
      • درباره پروژه
    • کابینه دوازدهم
      • درباره «کابینه»
      • پروفایل اعضای «کابینه»
      • اینفوگرافیک «کابینه»
      • منابع «کابینه»
    • گزارش بنیادها
    • بودجه ایران
      • بودجه ۹۸
    • آموزش
      • سوفیا ۲۰۱۱
      • بروکسل ۲۰۱۳
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • اینفوگرافیک
    • پادکست
  • مقالات
    • نه به تبعیض
    • کویید۱۹
      • ایران زیر سایه کرونا
    • دیده بان جامعه مدنی
    • سمن
    • مصاحبه
    • محیط زیست
    • زنان
    • اقلیت‌ها
language
  • English
✕

احساس آبی مرگ، حرکتی برای زندگی

ژانویه 6, 2014
مجموعه ‌ها
  • دیده بان جامعه مدنی
برچسب‌
  • احساس آبی مرگ
  • رضا حاجی حسینی
  • عرصه سوم

تارنمای رادیو زمانه

عرصه سوم-رضا حاجی‌حسینی: از مجموعه نقش‌هایی که یک هنرمند می‌تواند در جامعه داشته باشد،‌ یکی هم روشنگری و آگاهی بخشی برای توجه دادن به مشکلات اجتماعی و تلاش برای توسعه جامعه مدنی است.

هنرمند آزاد‌اندیش می‌تواند با ظرافت و دقت، از ابزار هنر بهره‌ گیرد و اثری بسازد که با طرح پرسش‌های مشخص برای مخاطبش،‌ او را متوجه کاستی‌ها و نقص‌های موجود در جامعه کند و اگر می‌تواند راهی برای بهبود نشان دهد و راهنمایی باشد برای حرکت به سوی زندگی بهتر.

به نظر می‌رسد نمایش «احساس آبی مرگ» که این روزها در تالار سنگلج تهران روی صحنه است، می‌تواند نمونه و مثالی باشد برای این نوع از تولیدات هنری. نمایشی مستند برای روایت‌ زندگی نوجوانانی که مرتکب قتل می‌شوند و با محکوم شدن به قصاص، چند سالی در زندان می‌مانند تا پس از رسیدن به سن قانونی (هجده سالگی)، به چوبه دار سپرده شوند.

در پوستر این نمایش آمده است که تماشای آن برای افراد زیر ۱۴ سال توصیه نمی‌شود و بنا به گفته گروه اجرایی، این محدودیت بر اساس مشورت با بعضی از مشاوران در نظر گرفته شده است.

علی جعفری، منتقد تئاتر و مسوول روابط عمومی این نمایش اما با اشاره به حضور کودکان کار برای تماشای آن، در صفحه فیس‌بوک احساس آبی مرگ می‌نویسد: “اعتراف می‌کنم که به نظرم قرار چندان مقبولی نیامد. احساس آبی مرگ نمایش سهمگین و تلخی است و به همین دلیل برای تماشای کودکان زیر ۱۴ سال توصیه نمی‌شود. شاید هم ترسیده بودم از این‌که نشود توی سالن بچه‌ها را کنترل کرد ….”

او در ادامه آورده است: “بچه‌ها آمدند و وقتی نمایش شروع شد، چنان محو تماشا شدند و در سکوت، پا به پای هر صحنه پیش آمدند که شرمنده فکر احمقانه‌ام شدم. این بچه‌ها لحظه لحظه نمایش را می‌بلعیدند اما من به خودم می‌گفتم چه فایده؟! از سالن که بروند بیرون، توی کثافت خیابان‌ها هر چه را دیدند و شنیدند، فراموش می‌کنند.”

جعفری اضافه می‌کند: “باز هم اشتباه می‌کردم …. وقتی دیروز شنیدم یکی از این بچه‌ها بعد از تماشای نمایش، چاقویش را به مددیار تحویل داده و یکی دیگر، بعد از دو سه روز به مددیار گفته که من از وقتی نمایش را دیدم، دیگر دعوا نمی‌کنم؛ به خودم نهیب زدم که دست از این پیش‌داوری‌ها بردارم.”

پیغامی برای زندگی

هنرمند در عرصه‌ها و زمینه‌های مختلف هنری، یک پیام‌رسان است. او با استفاده از ابزارش، پیغامی را برای مخاطب می‌فرستد و گاهی این پیغام، توانایی لازم را پیدا می‌کند تا موجی برای تغییر ایجاد‌ کند.

مجید کریمیان،‌ فیلمنامه‌نویس، درباره پیام نمایش احساس آبی مرگ می‌نویسد: “احساس آبی مرگ حرفش “نمی‌دانم کودک” است. “اتفاق” است. “یک لحظه” است. این نمایش قصه کودکانی را می‌گوید که نمی‌دانستند مرگ چیست. نمی‌دانستند زندان کجاست. نمی‌دانستند کشتن کدام است. نمی‌دانستند تقاص چگونه است. نمی‌دانستند زندگی چه طعمی دارد. نمی‌دانستند مرز میان بود و نبود چقدر باریک است. نمی‌دانستند داغدار کیست. نمی‌دانستند رضایت چه شکلی است. نمی‌دانستند چوبه دار از چه درختی ساخته می‌شود. نمی‌دانستند طناب دار کجا ریسیده می‌شود. نمی‌دانستند اعدام یعنی چه.”

احساس آبی مرگ پیش از رسیدن به صحنه تالار سنگلج، اجراهایی در فرهنگ‌سرای ارسباران تهران و همچنین در شهر زاهدان داشته است. امین میری، کارگردان این نمایش درباره اجراهای شهر زاهدان این نمایش، گفته است: «یکی از اتفاقات جالب در اجرایی که ما در زاهدان داشتیم حضور دو خانواده ولی دم در این نمایش بود که این اتفاق تجربه سختی برای ما و گروه بازیگران بود. همچنین در اجرایی دیگر خانواده‌ای را داشتیم که مدتی قبل حکم اعدام فرزندشان اجرا شده بود و این جریان فشار روحی و روانی شدیدی به ما وارد کرد.»

تغییری برای زندگی

به نظر می‌رسد تغییر مورد نظر عوامل نمایش احساس آبی مرگ، فراهم کردن دیه (در حال حاضر، به طور مشخص برای نوجوانی به نام صابر که ۹ سال پیش مرتکب قتل شده است) و گرفتن رضایت اولیای دم (در پرونده‌های مربوط به قاتلان نوجوان) باشد اما ایجاد همین موج نیز با دشواری‌های زیادی همراه است.

از طرفی بخش‌هایی از حاکمیت نسبت به چنین فعالیت‌هایی بدبین هستند و آن را خلاف شئونات جمهوری اسلامی می‌دانند و از سویی دیگر، برخی از شهروندان به این فعالیت‌ها با دیده تردید می‌نگرند. هستند کسانی که باور دارند این فعالیت‌ها نفع مالی برای گروه‌های دست‌اندر کار دارد یا این‌که دست‌کم باعث شهرت‌شان می‌شود.

امین میری، کارگردان این نمایش در پاسخ به برخی از این شبهات، در صفحه فیس‌بوک این گروه نوشته است: “به حرمت قلب‌های مهربان شما در اینجا می‌گویم که هرگز و هرگز و هرگز نخواسته‌ام و نخواسته‌ایم که با داستان‌ها و زندگی کسانی که در شرایط سخت و ناگواری به سر می‌برند و بدبختی بر زندگی‌شان سایه افکنده، برای خود شهرت، اعتبار یا مالی به هم بزنم و بزنیم.”

این وضعیت خود نشان‌دهنده نگاه غالب سیاست‌گذاران فرهنگی و اجتماعی در ایران است، به فعالیت‌هایی که از ابزار هنر با رویکردی اجتماعی و انتقادی بهره می‌گیرند. ضمن این‌که ایران از جمله کشورهایی است که در آن تکلیف و وظیفه هنرمند را از قبل مشخص کرده‌اند. او موظف است متعهد باشد. تعهدش اما نه لزوماً به خودش یا به هنرش، بلکه به آرمان‌های جمهوری اسلامی است.

سوی دیگر ماجرای قصاص قاتلان نوجوان، نقد قانونی است که بر اساس آن این اتفاق می‌افتد. مسأله‌ای که طبیعتاً به دلیل حساسیت‌های دینی و حکومتی و البته تعهد مورد انتظار از هنرمند، چندان نمی‌توانسته و نمی‌تواند مورد توجه و نظر گروه اجرایی احساس آبی مرگ باشد. چنین کاری قطعاً در فضایی ایدئولوژی‌زده بسیار دشوار است اما طبیعی است که این دغدغه، هنگام تماشای این نمایش بتواند در ذهن مخاطب شکل بگیرد.

قانونی برای زندگی

توجه جدی و اصولی به حقوق کودک (افراد زیر هجده سال)، یکی از نشانه‌ها و شاخص‌های رشد و توسعه جوامع است. سیستم‌های حقوقی کشورهای مختلف سال‌هاست در تلاشند تا با وضع قوانین اصولی بر پایه‌ گفتمان حقوق بشر، از پایمال شدن حقوق کودکان جلوگیری کنند و شرایط زندگی بهتر را برای آنان فراهم آورند.

در ایران اما کوشش جامعه مدنی، جلوگیری از کشتن قانونی نوجوانانی است که مرتکب قتل شده‌اند و پس از رسیدن به سن قانونی اعدام می‌شوند. اجرای نمایش احساس آبی مرگ را هم شاید بتوان در همین راستا دید و ارزیابی کرد.

سعید محبی، عضو هیأت مدیره کانون ملی منتقدان تئاتر، درباره این نمایش معتقد است: ” قصاص از  موضوعات حساس در جامعه است. حقی است که اگر استفاده بشود نوعی حروف و حدیث به دنبال دارد و اگر نشود، داستان دیگری با خود می‌آورد. پرداختن به این مضمون جسارت می‌خواهد …. تعهد نویسنده و کارگردان برای به صحنه بردن نمایشی که از دردهای اجتماع سخن به میان می‌آورد، ستودنی است. در میان خیل آثاری که امروز به صحنه می‌رود و از فرط بی‌خاصیت بودن، روح را از صحنه‌های نمایشی دور می‌کند، اجرای نمایش‌هایی مانند احساس آبی مرگ حرکتی قابل توجه است.”

مخاطبی برای زندگی

اثر هنری با وجود مخاطب است که هستی و معنا می‌یابد. هنری هم که قصد روشنگری و آگاهی‌بخشی دارد، به مخاطب فعال (در هنرهای نمایشی کسی است که در فرایند خلق اثر مشارکت می‌کند. مثل مخاطبان تعزیه که در شکل‌گیری این نمایش آیینی مؤثرند) نیاز دارد، نه بیننده‌ای که تنها نظاره‌گر وضع موجود باشد. مراد از مخاطب فعال در اینجا کسی است که آن‌چه را که می‌بیند یا می‌شنود، با دیگران به اشتراک می‌گذارد و آنان را دعوت می‌کند که آن‌چه را بر او اثر گذاشته و باعث آگاهی‌اش شده، از دست ندهند.

بر همین اساس احساس آبی مرگ صفحه‌ای در فیس‌بوک دارد که در آن مخاطبان اثر به طرح نظرها و دیدگاه‌های خود می‌پردازند. البته نکته اینجاست که وظیفه مخاطب بودن هنوز برای جامعه مدنی ایران، وظیفه‌ای شناخته شده نیست.

از طرفی، شمار مخاطبان آثار هنری در ایران محدود است. یعنی اغلب همان کسانی که سینماروی حرفه‌ای هستند، تئاتر هم می‌بینند، کنسرت هم می‌روند و سعی می‌کنند نمایشگاه‌های نقاشی و عکاسی و … را هم از دست ندهند.

از سوی دیگر، برخی هنرها از جمله تئاتر، مخاطبان محدودتری دارند، اما انفعال آن‌ها به این معناست که علاقه‌مندان محدود آثار هنری، هنوز وظیفه خود را به عنوان مخاطب نپذیرفته‌اند و باور نکرده‌اند. این‌که آنان هم حلقه‌ای از شبکه‌های ارتباطی هستند که به فرستنده پیام کمک می‌کنند تا اثر خود را در معرض دید گروه بزرگ‌تری از مردم قرار دهد.

اگر هنرمند نیستیم تا فعالیتی مدنی را در قالب یک اثر هنری یا بر اساس تأثیرگذاری‌مان پی بگیریم، می‌توانیم از ظرفیت مخاطب بودن‌مان استفاده کنیم. این اتفاق علاوه بر این‌که می‌تواند زمینه تغییر رویکرد مدیران فرهنگی را در مقابل پدیدآورندگان آثار هنری (با دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی) فراهم کند، شکل دهنده حرکتی آرام اما پویا برای شکل‌گیری جامعه مدنی در ایران نیز هست.

بر همین اساس در صفحه فیس‌بوک تئاتر بازها، به برخی ویژگی‌های نمایش احساس آبی مرگ اشاره شده است. از جمله این‌که این اثر یک اتفاق و تحرک اجتماعی است. این‌که در بستر جامعه کم کنش ایران امروز، یک گروه نمایشی به پدیده اجتماعی کمتر دیده شده‌ای چون وضعیت معلق و بغرنج نوجوانان قاتل مستقر در کانون اصلاح و تربیت-شما بخوانید زندان-‌آن هم پیش و نزدیک به زمان فرارسیدن حکم قصاص (اعدام با طناب دار) حساسیت نشان داده است؛ بی‌شک قابل توجه و درنگ است.

اشتراک‌گذاری

پست های مرتبط

Image by Kamran Ashtary copyright 2025
مارس 27, 2025

سایه‌های ماندگار تروما: درک تأثیر سرکوب رژیم جمهوری اسلامی ایران بر قربانیان داخل و خارج از ایران


بیشتر بخوانید
فوریه 17, 2025

تروما جمعی به‌عنوان مانعی برای دموکراسی در ایران


بیشتر بخوانید
سپتامبر 18, 2023

سال مخالفت‌ و سرکوب در ایران: چگونه کشته شدن یک زن باعث قیام سراسری شد


بیشتر بخوانید

حمایت از ما

کمک شما تضمین کننده ادامه فعالیت سازمان عرصه سوم است، سازمانی متشکل از نویسندگان، هنرمندان، روزنامه نگاران و محققانی که می توانند در راستای تحقق مطالبات مدنی فعالیت‌های چشم‌گیری انجام دهند. 

شبکه‌های اجتماعی

برچسب‌ها

استیضاح اعتراض اعدام انتخابات اوین ایران بودجه بودجه ۹۸ بیانیه تجمع جامعه مدنی حصر حقوق حقوق بشر حقوق شهروندی خشونت خیریه درصحن دولت رسایی رضا حاجي حسيني روحانی زنان زندان سمن سمن ها سمن‌ها شهرداری شوراها شورای شهر عرصه سوم قانون لاریجانی مجلس محمدرضا سرداری محیط زیست مدنی مطهری معلمان نرگس محمدی نعیمه دوستدار نمایندگان ویروس کرونا کارگران کتاب
تمامی حقوق متعلق به پایگاه عرصه سوم می‌باشد
language
  • English