در ستونهای ارتباط با خوانندگان روزنامههای ایران، میشود جلوههایی از زندگی روزمره مردم را دید و از نگرانیها، ترسها و دغدغههایشان خبردار شد؛ چیزی که در متن خبرها و گزارشها جا میافتد و گاهی شاید اجازه انتشار ندارد. از گله و شکایت درباره دستانداز خیابانها گرفته، تا بوی بد جوی نزدیک خانه و حتی پیشنهادهایی برای مسئولان به امید بهتر شدن روز و حالشان. مردم دنبال یک گوش شنوا میگردند و ته دلشان امید دارند کسی جواب سوال و دغدغهشان را بدهد. مهمترین سوالشان هم شاید این است که:” چه کسی پاسخگوست؟” پرسشی که معمولا بیجواب میماند.
بازنشستگی یا شروع مشکلات؟
بازنشستهها، از قشرهایی هستند که به جای اینکه ایام فراغت را با آرامش بگذرانند، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند و این مشکلات این روزها به دلیل شرایط کشور بیشتر هم شده است. خانم فرهنگی بازنشسته کشوری در تماس با خط ارتباطی روزنامه اطلاعات گفته که بازنشستگان اکنون به مطالباتشان نیاز دارند: “براساس قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال 86، هر یک از بازنشستگان حدود دو میلیون تومان از سازمان بازنشستگی طلبکار است که مبلغ ناچیزی از آن پرداخت شده و مابقی به دست فراموشی سپرده شده است، غافل از اینکه بازنشستگان اکنون به این پول احتیاج دارند.”
یک بازنشسته تحصیلکرده هم گفته است: “نه مطالبات را میپردازند و نه جریمهاش را! دو میلیون تومان بابت پاداش پایان خدمت سال 86 از دولت طلبکارم که متأسفانه نه آن را میپردازند و نه حاضرند بابت دیرکرد در پرداخت این مطالبات، جریمهاش را بپردازند.”
از مشکلات دوران بازنشستگی یکی هم مسائل بیمه و سلامت است. محمد حمیدی در این باره گفته: “برای دریافت هزینه درمانم به شرکت بیمه مراجعه کردم که علیرغم برخورداری از بیمه تکمیلی، هزینه آن را به طور کامل نپرداختند و در پاسخ من گفتند ما فروشنده بیمهنامه هستیم و خریدار آن هم سازمان بازنشستگی کشوری است و از این رو هر چه بیشتر به ما پول بدهند، ما هم خدمات بیشتری به بیمهشدگان ارائه میدهیم. با این حساب پس از گذشت سالها، مشکل بیمهشدگان کشوری کی حل خواهد شد و شرکتهای بیمه چگونه پاسخگوی بیمهشدگان خواهند بود؟”
یک فرهنگی بازنشسته، درباره مشکل دیگری در زمینه بیمه بازنشستگان اظهار نظر کرده است: “بیمه ایران هزینه درمانم را نپرداخته است. بیمه طلایی فرهنگیان بازنشسته با فقط چهار ماه مهر به اصطلاح جوانمرگ شد! در آن مدت هم صورت هزینه مداوایم را به نمایندگی بیمه ایران تحویل دادم، که قرار شد ظرف یک ماه آن را بپردازند. اما علیرغم گذشت چندین ماه هنوز از پرداخت آن به دلایل نامعلوم خودداری کردهاند.”
اصغری، بازنشسته صنعت فولاد به روزنامه اطلاعات گفته است: “از جمله حدود یکصد هزار نفر بازنشستگان صنعت فولاد کشور هستم که متأسفانه حقوقهایمان هر ماه با تأخیر پرداخت میشود. آیا دولت خدمتگزار ما را که عمری را در معادن و با شرایط بسیار سخت سپری کردهایم، فراموش کرده است و چرا یکبار برای همیشه مشکل پرداخت حقوقهایمان را حل نمیکند؟“
شهروندی در تماس با روزنامه اطلاعات درباره افزایش حق بیمه تکمیل درمان گفته است:”حق بیمه تکمیل درمان بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی را از اول آبان امسال از شش هزار و 700 تومان به 10 هزار و 450 تومان در ماه افزایش دادهاند که حدود 56 درصد میشود، که باید پرسید آیا میزان افزایش حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی هم به همین اندازه بوده است؟“
مشکلات مربوط به تحریم باعث شده که حتی واکسن نوزادان هم از اقلام ضروری دارویی است با کمبود مواجه شود. در این زمینه شهروندی در تماس با روزنامه جام جم گفته: “واکسن دوماهگی نوزادان در مرکز بهداشت شهر خرمآباد وجود ندارد، تکلیف نوزادان معصوم چیست؟“
خانم شهروندیهم درباره نظارت بر توزیع واکسنهای آنفلوآنزا با روزنامه اطلاعات تماس گرفته است: “مصرف برخی از واکسنهای آنفلوآنزا نه تنها شفادهنده نیست، بلکه عوارض جانبی خطرناک هم دارد و از اینرو مصرف این قبیل داروها در کشورهایی مانند آلمان و اتریش ممنوع اعلام شده است. از مسئولان وزارت بهداشت و درمان انتظار میرود بر واردات و توزیع واکسنهای آنفلوآنزا نظارت دقیق داشته باشد تا صرفا واکسنهای استاندارد و مورد تأیید، در اختیار متقاضیان قرار گیرد.”
تامین ارز مورد نیاز برای ترخیص داروها از گمرک مشکل دیگری است که این روزها بهداشت و درمان را در ایران با مشکل روبهرو کرده است. به همین دلیل، شهروندی در تلفن به خط ارتباطی اطلاعات درباره لزوم رفع محدودیتهای ورود دارو صحبت کرده است: “مسئولان وزارت بهداشت و درمان اعلام کردهاند که از دو میلیارد دلار هزینه واردات داروهای موردنیاز بیماران، فقط 400 میلیون دلار تخصیص یافته است که موجب کمبود داروهای موردنیاز بیماران و بهخصوص بیماران خاص میشود، حال آنکه دارو از اقلامی است که تأمین ارز آن باید در اولویت قرار گیرد و محدودیتی در این مورد وجود نداشته باشد.”
حیدرخلیلی هم گفته است: “معاون غذا و داروی وزارت بهداشت و درمان در مصاحبهای گفته است که درحال حاضر کمبود دارو در کشورمان وجود ندارد و منتظر تخصیص ارز هستیم تا داروهای وارداتی را از گمرک خارج و جان عدهای از بیماران را به خطر اندازد و به همین دلیل پرداخت ارز موردنیاز ترخیص داروها از گمرک، امری حیاتی است که باید در اولویت قرار گیرد.”
درکنار این مشکلات، گرانی هزینههای درمان هم به شکلهای مختلف بر شهروندان فشار میآورد. نمونهاش در تماس شهروندی به نام جعفری منعکس شده که از اسلامشهر با روزنامه جام جم تماس گرفته وگفته:”هزینه بیمارستانهای خصوصی بسیار بالاست، بهطوری که برای هـــــمراه بیمار روزانه 60 هزار تومان دریافت میکنند. چرا؟ آیا نباید نظارتی بر این بیمارستانها باشد؟“
گرانی، داستان بی پایان
داستان گرانی تمامی ندارد وجزو نکات ثابت ستونهای ارتباط با خوانندگان در روزنامهها شده است. نمونهاش اینکه یک شهروند آملی گفته، دولت باید یارانههای نقدی را قطع و قیمتها را تعدیل کند: “با توجه به این که بر اثر تورم و گرانیهای افسارگسیخته یارانههای نقدی دولت عملا کاربرد سابق خودش را از دست داده است، جا دارد دولت دلسوز و خدمتگزار مستضعفان یارانههای نقدی را حذف کند و با تعدیل قیمتها، اجازه دهد مردم زندگی عادی خود را داشته باشند.”
این روزها در ایران کالاها هر روز گرانتر میشوند. شهروندی که خود را از مصرفکنندگان لبنیات معرفی کرده، درباره وضعیت گرانی لبنیات به روزنامه اطلاعات گفته است: “در رسانههای گروهی اعلام شده است گرانفروشان لبنیات جریمه خواهند شد، که جا دارد قیمت انواع لبنیات را بنویسند و در مغازهها نصب کنند، تا مصرفکنندگان بدانند و لبنیات را گران نخرند.”
گرانیها اما به همه کالاهای ضروری مردم رسیده است. شهروندی با نام هوشمند از تهران، در تماس با روزنامه جام جم گفته: “گرانی به تخم مرغ هم رسید و آن را به دانهای 400 تومان رساند. آیا مسئولان در این زمینه نمیخواهند اقدامی انجام دهند؟“
تلفن به خط ارتباطی اطلاعاتاین نکته را مطرح کرده است: “اخیرا بر اثر افزایش قیمت طلا اغلب کاسبکاران به دلخواه خودشان قیمت اجناس را بالا میبرند و موجب هرج و مرج قیمتها شدهاند. خوب است به همان نسبتی که قیمتها بالا میرود، حقوق کارمندان و کارگران هم افزایش یابد.”
اما بخوانید دردل یک شهروند را در روزنامه جمهوری اسلامی که درباره هزنیه پارکینگها چنین گفته:”اجاره پارکینگها هم گران شده است. خودروی ما دو شب در پارکینگ راهنمایی و رانندگی واقع در بزرگراه بابایی متوقف بوده است و برای ترخیص آن 20 هزار تومان گرفتهاند. وقتی اعتراض میکنیم، میگویند همه چیز گران شده است! آیا توقف خودرو در زمینی که پولی بابتِ آن پرداخت نشده و دورش حصار معمولی کشیده شده است، باید شبی ده هزار تومان هزینه داشته باشد؟“
شهروندی با نام آگهی، ازتهران در تماس با جام جم گفته: “از مددجویان کمیته امداد هستیم. حال که مرحله دوم یارانهها اجرا نمیشود، حداقل با تصویب مصوبهای کاری کنند که این گرانی و تورم به ما فشار کمتری وارد کند.”
پیشنهاد و دردل
شهروندان علاوه بر گله و شکایت، گاهی پیشنهادهایی هم به مسئولان ارائه میکنند که البته امکان اجرایی شدن آنها نیاز به زیرساختها و امکانات فراوانی دارد. حسین رفیعزاده شهروندی است که راهکاری برای وضعیت اقتصادی پیشنهاد داده: “یک ایرانی آرزومند پیشرفت کشورم هستم و دلم میخواهد از تولیدات داخلی بخرم، ولی بسیاری از این تولیدات کیفیت خوبی ندارند و خریدن آنها فقط به انسان ضرر میزند. خوب است در کنار تبلیغ خرید کالاهای ایرانی، به تولیدکنندگان هم سفارش شود تا جنسهای با کیفیت تولید کنند.”
با توجه به شرایط دشوار اقتصادی، زندگی بسیاری از مردم دچار بحران شده و عملا با درامد ناچیزشان امکان گذران ندارند. مثل شهروندی که درتماس با جام جم گفته: “ما از طرف بانک ملی در شرکتهایی که به علت بدهکاری در رهن بانک ملی هستند، نگهبان هستیم و حقوق ما 263 هزار تومان بدون بیمه و هیچ مزایای دیگر است. هر بار هم که اعتراض کردیم، گفتند باید از تهران دستور بدهند. لطفا پیگیری شود.”
حالا که ارزش پول ایران پایین آمده، خیلی از شهروندان متضرر شدهاند. بندانی، از خوزستان درباره کاهش ارزش پول ملی مثالی از زندگی خود آورده است: “تیرماه حدود 10میلیون تومان برای خرید یک دستگاه خودرو پول پرداخت کردیم. حال که از ارزش پول ما کاسته شده است، میخواهند به قیمت روز خودرو را تحویل دهند. آیا این کار آنها صحیح است؟“
اما مشکلات افتصادی فقط به حوزه شخصی زندگی مردم ایران بر نمیگردد و در حوزه عمومی هم مشکلاتی وجود دارند. یکی از ساکنان نارمک درباره یکی از عوارض بحرانهای افتصادی و گسترش فقر به مورد تازهای اشاره کرده و گفته :”هر روز در چهارراه، محل تلاقی خیابانهای شهید آیت و تهران نو، افرادی ده ـ دوازده دختربچه فقیر و پابرهنه با لباسهای مندرس را به گدایی از رانندگانی که پشت چراغ قرمز توقف کردهاند، وامیدارند و عجیب اینجاست که نه شهرداری و نه سازمان بهزیستی و نه نیروی انتظامی، اقدامی برای جمعآوری آنان و پایان دادن به این صحنه رقتانگیز انجام نمیدهند.”
عدهای از مردم هم معتقدند در شرایط اقتصادی امرو، باید حقوقشان افزایش پیدا کند تا از عهده زندگی بربیایند. مثل یک مستمریبگیراز دماوند که درباره وضعیت اقتصادی کارمندان نوشته: “افزایش حقوقها به نظر من نباید تابع درصد ثابت و معینی باشد، بلکه به عنوان مثال، اگر حقوقهای بالای یک میلیون تومان 10 درصد افزایش مییابد، این افزایش در مورد حقوقهای 500 هزار تومانی باید 20 درصد باشد تا به استقرار عدالت اقتصادی کمک کند.”
مشکلات ریز و درشت دیگری هم هستند؛ مثلا تقلب و کمفروشی که به دو موردشان به عنوان نمونه اشاره میکنیم. جمعی از شهروندان از اسلامشهر در تماس با جام جم گفتهاند: “برای تحویل کتاب و نیز بیمه دانشآموزان پیشدبستانی سالور در اسلامشهر که دولتی نیز محسوب میشود، از هر دانشآموز 24 هزار تومان دریافت کردهاند که بعد از تحقیق در این زمینه از آموزش و پرورش منطقه معلوم شد، این مبلغ باید 12هزار تومان میشد که قول رسیدگی نیز دادند، ولی این کار هنوز صورت نگرفته است. علت چیست؟“
غیاثی از تهران هم در تماس با جام جم گفته: “خودرویی محصول کشورمان را شش ماه پیش خریداری کرده و تقریبا به همان اندازه مبلغ خودرو برای تعمیر ماشین خرج کردهایم. آیا کسی در این زمینه جوابگوست؟“